کنکوري ها... دريا دلي ها، چه شد؟!!...

کنکوري ها... دريا دلي ها، چه شد؟!!...


مسابقه بار ديگر به پايان رسيد. فرصتي براي سنجش فضل ها. برخي سرخورده و مغموم به پايان مي انديشند و برخي به پيروزي نفس گيرشان تا مدتي کوتاه، دل خوشند و باز اين دايره، تا سال ديگر همچنان سرگشته تر از پيش، مي گردد و مي گردد و جز سرگيجه و سرگرداني چيزي نمي آفريند.


انگار کسي را جرئت بازبيني نيست. پس کسي که مثل هيچ کس نيست، کي از راه مي رسد و بر اين نمايش بي سرانجام، نقطه پاياني خواهد بود؟! اين بازي از کجا آغاز شد؟ کنکور  از چه هنگام غول شد؟! ما از چه تاريخي، به تاريخ تکرار و ملال پيوستيم؟ از پرسش ها، نترسيم، کمي به عقب برگرديم، شايد هنوز، اندکي هوايي، تازه، براي تنفس باقي مانده باشد. اين جوانان مشتاق و سرگردان از کدام دروازه عبور کرده اند، تا به قلعه غول بي شاخ و دم  کنکور  رسيده اند!


ماجرا شايد از لحظه ورود جوانان ما، به سال اول دبيرستان آغاز مي شود. گويي براي اين عزيزان که وارد عالم نوجواني مي شوند، پايان دوران معصوميت و آغاز رنج هاي نوجواني است. از آغوش گرم خانواده، به دوران، دوران سوز جواني پرتاب مي شوند. در گروه هاي به هم فشرده، براي چند سال آينده و عبور از هفت خان کنکور  ، تربيت مي شوند. از يک طرف، جوان امروز بار آرزوهاي بر باد رفته خانواده خود را به دوش مي کشد، از سوي ديگر براي اولياي دبيرستاني که در آن درس مي خواند، افتخار مي آفريند. جوانان براي به اصطلاح، رقابت سالم، ترغيب مي شوند. سيستم آموزشي در مدارس چنان طاقت فرساست که جوان هوشمند امروز، راهي جز اطاعت از فرامين بي چون و چراي اهل علم، نمي بيند و به جاي تفکر و تعمق و بازبيني و پرسش، فقط تقليد و اطاعت مي کند، چرا که اين راه را بي خطرتر تشخيص مي دهد. نمره تعيين مي کند چه کسي موفق تر است پس به فکر نمره باش. نه به فکر فهميدن و درک درست از هر علم و دانشي. به فکر عبور از اين مرحله باش به مرحله بعد. بخوان و بخوان.


راز موفقيت  در همين است. اين راهکارها به ذهن فرزندمان خطور مي کند. چرا که مسير با اين نوع نگرش، هموارتر به نظر مي رسد. کم کم، جوان خلاق دچار رکود در خلاقيت مي شود و اين رکود به شکل لکه هاي تاريکي از نگراني  و ترس، بدبيني و ياس و دو دلي و ترديد، در روح لطيف جوانان، نمايان مي شود. آن که بيشتر مي خواند، بيش تر مي ترسد. انگار درس و امتحان، يک جدال بي وقفه در صحنه، دبيرستان و مدارس است. اولين پتک با اين شعار بر سر جوان تازه به دوران رسيده وارد مي شود. اگر مي خواهي در کنکور  قبول شوي، بايد بيشتر تلاش کني. کلاس هاي تقويتي پشت هم، با مخارج بعضاً سرسام آور، فشار مربيان و معلمان، که تو بايد بتواني. ناآگاهي خانواده ها، از ميزان توان فرزندانشان و شناخت از استعدادهاي حقيقي آنان، همه و همه موجب مي شوند جوان بيشتر بخواند و کمتر بفهمد و زندگي را بشناسد. تنها هدف، بالاترين امتياز و نمره در کارنامه تحصيلي آنان است. هيچ راهي براي روشنگري جوانان پيش پاي آنها نيست. مدارهاي سرگيجه هر روز با شعاع هاي بزرگتر روح تشنه يادگيري جوانان را مي بلعد و آنها را هر روز گيج تر و گيج تر مي کند.


ادامه مطلب...

بهداشت رواني دوران بلوغ

بهداشت رواني دوران بلوغ
 نوجواني  يکي از مهمترين و پُر ارزش ترين دوره هاي زندگي هر فرد محسوب مي‌شود زيرا سرآغاز تحولات و دگرگوني‌ هاي جسمي و رواني در اوست و « بلوغ » نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله کودکي به بزرگسالي است. دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق مي ‌شود و در اکثر کشورهاي جهان به خصوص کشورهاي در حال توسعه، بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان  تشکيل مي‌ دهند. با توجه به اين واقعيت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتي‌ شان (به خصوص بهداشت روان  آنان) نه فقط براي خود آنها بلکه براي خانواده‌ها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوري مي‌ بايست به مسائل آنها توجه خاص شود.


نوجوان مي‌ خواهد از قيد و بندهاي دوران کودکي که او را به خانواده‌اش متصل کرده است، جدا شود ، لذا حس استقلال‌ طلبي خود را با مخالفت ، مقاومت کردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان مي ‌دهد . براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهتر است هميشه با او به لحني صحبت کنيد که احساس نکند برايش تصميم ‌گيري مي ‌کنيد. آزادي را به تدريج و متناسب با سني که دارد به او عطا کنيد و نظارت غيرمستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد که از اين آزادي، سوء استفاده کرده به او تذکر دهيد و وي را متوجه اعمالش بکنيد. بدانيد که حذف آزادي، براي يک مدت کوتاه مي ‌تواند برايش آموزنده باشد.آشنا شدن با پديده‌هاي جديد در زندگي، ‌انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده که غالباً اضطراب  و آشفتگي است مي رهاند، مطالعات روان شناختي نشان داده است که تأثير منفي عوامل استرس‌  زا که همراه با آگاهي قبلي است بسيار کمتر از زماني است که عوامل استرس ‌زا  ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد مي‌ شوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان  ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي کامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم مي ‌کند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري به دنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات کافي در خصوص تغييراتي که در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق مي‌ افتد به تدريج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافي و صحيح در مورد بلوغ باعث مي ‌شود که نوجوان از منابع ديگر که معمولاً انحرافي است، اطلاعات کسب کند و اين اطلاعات غلط مي‌ تواند او را به انحراف  کشاند.


والدين و مربيان از يک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان مي ‌بايستي اقدامات زير را انجام دهند.


- او را آماده کنند که به زودي و به تدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد.


- به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغييرات ايجاد شده طبيعي است.


- از اين که اين تغييرات در او شروع شده به او تبريک بگويند و خاطر نشان کنند که دوره ي جديدي در زندگي او آغاز شده است.


- به او يادآوري نمايند که اين تغييرات در جهت تکامل فردي و قدمي به سوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است.


– خاطر نشان کنند که اين تغييرات قطعاً شروع مي ‌شود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يک امر طبيعي است.


- به او بگويند که تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود. اين تغييرات رواني در سه بُعد هيجاني، خـُلقي و رفتاري اتفاق مي‌ افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. کودک دلبند ديروز شما با تغييراتي که در جسم و روانش روي مي ‌دهد پا به دوران بزرگسالي مي ‌نهد. به دليل اين که او مي ‌خواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است که در برقراري رابطه با او مشکلاتي براي شما به وجود آيد. براي اين که روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانش ‌آموز نوجوانتان صميمانه ‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زير توجه کنيد:


ادامه مطلب...

بهداشت رواني دوران بلوغ

بهداشت رواني دوران بلوغ
 نوجواني  يکي از مهمترين و پُر ارزش ترين دوره هاي زندگي هر فرد محسوب مي‌شود زيرا سرآغاز تحولات و دگرگوني‌ هاي جسمي و رواني در اوست و « بلوغ » نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله کودکي به بزرگسالي است. دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق مي ‌شود و در اکثر کشورهاي جهان به خصوص کشورهاي در حال توسعه، بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان  تشکيل مي‌ دهند. با توجه به اين واقعيت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتي‌ شان (به خصوص بهداشت روان  آنان) نه فقط براي خود آنها بلکه براي خانواده‌ها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوري مي‌ بايست به مسائل آنها توجه خاص شود.


نوجوان مي‌ خواهد از قيد و بندهاي دوران کودکي که او را به خانواده‌اش متصل کرده است، جدا شود ، لذا حس استقلال‌ طلبي خود را با مخالفت ، مقاومت کردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان مي ‌دهد . براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهتر است هميشه با او به لحني صحبت کنيد که احساس نکند برايش تصميم ‌گيري مي ‌کنيد. آزادي را به تدريج و متناسب با سني که دارد به او عطا کنيد و نظارت غيرمستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد که از اين آزادي، سوء استفاده کرده به او تذکر دهيد و وي را متوجه اعمالش بکنيد. بدانيد که حذف آزادي، براي يک مدت کوتاه مي ‌تواند برايش آموزنده باشد.آشنا شدن با پديده‌هاي جديد در زندگي، ‌انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده که غالباً اضطراب  و آشفتگي است مي رهاند، مطالعات روان شناختي نشان داده است که تأثير منفي عوامل استرس‌  زا که همراه با آگاهي قبلي است بسيار کمتر از زماني است که عوامل استرس ‌زا  ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد مي‌ شوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان  ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي کامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم مي ‌کند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري به دنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات کافي در خصوص تغييراتي که در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق مي‌ افتد به تدريج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافي و صحيح در مورد بلوغ باعث مي ‌شود که نوجوان از منابع ديگر که معمولاً انحرافي است، اطلاعات کسب کند و اين اطلاعات غلط مي‌ تواند او را به انحراف  کشاند.


والدين و مربيان از يک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان مي ‌بايستي اقدامات زير را انجام دهند.


- او را آماده کنند که به زودي و به تدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد.


- به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغييرات ايجاد شده طبيعي است.


- از اين که اين تغييرات در او شروع شده به او تبريک بگويند و خاطر نشان کنند که دوره ي جديدي در زندگي او آغاز شده است.


- به او يادآوري نمايند که اين تغييرات در جهت تکامل فردي و قدمي به سوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است.


– خاطر نشان کنند که اين تغييرات قطعاً شروع مي ‌شود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يک امر طبيعي است.


- به او بگويند که تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود. اين تغييرات رواني در سه بُعد هيجاني، خـُلقي و رفتاري اتفاق مي‌ افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. کودک دلبند ديروز شما با تغييراتي که در جسم و روانش روي مي ‌دهد پا به دوران بزرگسالي مي ‌نهد. به دليل اين که او مي ‌خواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است که در برقراري رابطه با او مشکلاتي براي شما به وجود آيد. براي اين که روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانش ‌آموز نوجوانتان صميمانه ‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زير توجه کنيد:


ادامه مطلب...

بهداشت رواني دوران بلوغ

بهداشت رواني دوران بلوغ
 نوجواني  يکي از مهمترين و پُر ارزش ترين دوره هاي زندگي هر فرد محسوب مي‌شود زيرا سرآغاز تحولات و دگرگوني‌ هاي جسمي و رواني در اوست و « بلوغ » نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله کودکي به بزرگسالي است. دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق مي ‌شود و در اکثر کشورهاي جهان به خصوص کشورهاي در حال توسعه، بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان  تشکيل مي‌ دهند. با توجه به اين واقعيت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتي‌ شان (به خصوص بهداشت روان  آنان) نه فقط براي خود آنها بلکه براي خانواده‌ها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوري مي‌ بايست به مسائل آنها توجه خاص شود.


نوجوان مي‌ خواهد از قيد و بندهاي دوران کودکي که او را به خانواده‌اش متصل کرده است، جدا شود ، لذا حس استقلال‌ طلبي خود را با مخالفت ، مقاومت کردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان مي ‌دهد . براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهتر است هميشه با او به لحني صحبت کنيد که احساس نکند برايش تصميم ‌گيري مي ‌کنيد. آزادي را به تدريج و متناسب با سني که دارد به او عطا کنيد و نظارت غيرمستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد که از اين آزادي، سوء استفاده کرده به او تذکر دهيد و وي را متوجه اعمالش بکنيد. بدانيد که حذف آزادي، براي يک مدت کوتاه مي ‌تواند برايش آموزنده باشد.آشنا شدن با پديده‌هاي جديد در زندگي، ‌انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده که غالباً اضطراب  و آشفتگي است مي رهاند، مطالعات روان شناختي نشان داده است که تأثير منفي عوامل استرس‌  زا که همراه با آگاهي قبلي است بسيار کمتر از زماني است که عوامل استرس ‌زا  ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد مي‌ شوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان  ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي کامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم مي ‌کند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري به دنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات کافي در خصوص تغييراتي که در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق مي‌ افتد به تدريج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافي و صحيح در مورد بلوغ باعث مي ‌شود که نوجوان از منابع ديگر که معمولاً انحرافي است، اطلاعات کسب کند و اين اطلاعات غلط مي‌ تواند او را به انحراف  کشاند.


والدين و مربيان از يک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان مي ‌بايستي اقدامات زير را انجام دهند.


- او را آماده کنند که به زودي و به تدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد.


- به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغييرات ايجاد شده طبيعي است.


- از اين که اين تغييرات در او شروع شده به او تبريک بگويند و خاطر نشان کنند که دوره ي جديدي در زندگي او آغاز شده است.


- به او يادآوري نمايند که اين تغييرات در جهت تکامل فردي و قدمي به سوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است.


– خاطر نشان کنند که اين تغييرات قطعاً شروع مي ‌شود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يک امر طبيعي است.


- به او بگويند که تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود. اين تغييرات رواني در سه بُعد هيجاني، خـُلقي و رفتاري اتفاق مي‌ افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. کودک دلبند ديروز شما با تغييراتي که در جسم و روانش روي مي ‌دهد پا به دوران بزرگسالي مي ‌نهد. به دليل اين که او مي ‌خواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است که در برقراري رابطه با او مشکلاتي براي شما به وجود آيد. براي اين که روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانش ‌آموز نوجوانتان صميمانه ‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زير توجه کنيد:


ادامه مطلب...

کودکي که به نوجواني گستاخ تبديل مي شود

کودکي که به نوجواني گستاخ تبديل مي شود
معمولاً نوجوانان  در برابر برخي رفتارهاي زننده و جامعه ستيز خود، مجازات نمي شوند چون خيلي ها معتقدند چنين رفتارهاي خشونت آميز و در عين حال گستاخانه، جزو طبيعت و ذات دوران نوجواني است.
با اين حال يک دليل علمي و محکم وجود دارد مبني بر اين که بداخلاقي ها، عصبانيت ها، طغيان هاي احساسي و داد و فريادهاي خشمگينانه را نمي توان جزو ذات نوجواني به حساب آورد بلکه چنين خصوصيات اخلاقي مي تواند بخشي از شخصيت گروهي از نوجوانان باشد که همزمان با ورود به دوره ي نوجواني، اين خصوصيات نيز بيشتر در آنها مشاهده مي شود. بنابراين اگر فرزند شما قبل از بروز علايم هورموني مربوط به دوران نوجواني ، شخصي عصبي و بداخلاق است، اين احتمال وجود دارد که در سنين نوجواني  چنين خصوصيات زشت اخلاقي در او به شکل حادتري مشاهده شود. در غير اين صورت الزاماً اين رفتار زننده در او رشد نخواهد کرد.
 اگر فرزند شما براي بازنگري در رفتار خود با شما صميمي نيست و حاضر به قبول توصيه شما نمي شود ، سراغ فرد ديگري از ميان دوستان، اعضاي خانواده و يا اشخاص ديگر که مورد قبول و اعتماد فرزندتان است، برويد و از او بخواهيد در اين زمينه به شما کمک کند.براي عده اي گستاخي نوجوانان  با والدينشان طبيعي و قابل انتظار است. توهمات ديگري نيز وجود دارد از قبيل اين که آنها بايد نافرمان باشند و در برابر پدر و مادرشان بايستند؛ حتي عده اي از والدين از اين که نوجوانشان اين طور نيست، نگران مي شوند!
عامل بروز پرخاشگري  در نوجوانان


ادامه مطلب...