ازدواج در عین بی پولی

ازدواج در عین بی پولی
کم‌کم ازدواج‌های پایدار می‌روند که به خاطراتمان بپیوندند. یادش بخیر! کمی قدیم‌ترها جوان تا دست راست و چپش را می‌شناخت بزرگ‌ترها برایش آستین بالا می‌زدند و سوروسات عروسی راه‌می‌انداختند.
عشق وپول

به ندرت امکان داشت سن دختر و پسری از 20 سال بگذرد و مجرد مانده باشد. آن روزگار اصلا اسم طلاق کراهت داشت و کسی جرات عنوان کردن چنین کلمه‌ای را در خانواده نداشت؛جز مواردی خاص. افسوس که این روزها شرایط دگرگون شده است. سن ازدواج دخترها و پسرها بالا رفته، خیلی‌ها اصلا انگیزه ازدواج ندارند و طلاق هم امری طبیعی شده‌است و مسئولان هم تاکنون نتوانسته‌اند این آب رفته را به جوی بازگردانند.
چند وقت پیش «محمد سیاح» مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت‌احوال کشور مانند سال گذشته اعلام کرد ازدواج در سه‌ماهه نخست امسال نسبت به زمان مشابه سال پیش، کاهش و طلاق افزایش یافته‌است. طبق این آمار در سه‌ماهه نخست امسال دویست و چهل و دو هزار و دویست و سه مورد ازدواج و سی و سه هزار و هفتصد و هشتاد و دو مورد طلاق در کشور رخ داده و استان تهران با هفت هزار و سیصد و ده طلاق رکورددار طلاق در کشور است. این آمار نشان می‌داد که ازدواج 2 /6درصد کاهش و آمار طلاق 2 /16درصد افزایش داشته است. رشد آمار طلاق و کاهش ازدواج و بی‌انگیزگی در جوانان برای تشکیل خانواده، کم‌کم می‌رود به یک اصل پذیرفته‌شده در جامعه تبدیل شود اما آیا جامعه تحمل تاوان عواقب آن‌را خواهد داشت؟
سخن پول

بی‌انگیزگی جوانان برای تشکیل خانواده که طی سال‌های اخیر روند روبه‌رشدی داشته زنگ خطری برای جامعه به‌شمار می‌رود و از وجود مشکلات اساسی در برنامه‌ریزی مسئولان این حوزه خبر می‌دهد. کارشناسان دلایل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی، مسئولیت‌گریزی، ترس از شکست در زندگی، همچنین رقابت و قدرت‌طلبی زن و مرد در زندگی مشترک را از دلایلی می‌دانند که تمایل به ازدواج را کاهش داده‌است اما اغلب جوانان بی‌پولی را بزرگ‌ترین سد مقابل خود می‌دانند.
آنها امروز پذیرفته‌اند که مخارج این مراسم را می‌توانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کم‌هزینه هم قانع شده‌اند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
بی‌پولی در شرایط اقتصادی فعلی به سدی بزرگ در برابر ازدواج تبدیل شده‌است و برخی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی برای عبور از این سد، بر ازدواج و برگزاری مراسم ساده و امثال آن اشاره می‌کنند؛ درصورتی‌که اصلا درد جوانان دم‌بخت، نداشتن پول برای برگزاری مراسم عروسی نیست. آنها امروز پذیرفته‌اند که مخارج این مراسم را می‌توانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کم‌هزینه هم قانع شده‌اند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است. پسری که امروز در خانه پدری روزگار می‌گذراند و بدون پرداخت اجاره‌بها و مخارج زندگی مشترک از مشکلات مالی می‌نالد حتی اگر دانشجو و سرباز نباشد و در این نابسامانی و بیکاری هم شغلی با ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق برای خود دست و پا کرده باشد چطور به‌خود جرات ازدواج بدهد؟ اجاره و هزینه‌های زندگی ساده و روزمره چنان سرسام‌آور شده که ساده‌زیستی را هم دشوار کرده است.
حقوق -دارایی-ازدواج
واقع‌بینی

دختر و پسری را یک‌شبه وارد خانه بخت کردن کار دشواری نیست اما اینکه آنها چطور باید در این زندگی مشترک خوشبخت شوند و به آرامش برسند و جامعه را بسازند جای تامل دارد. اجازه دهید با عینک خوشبینی برخی مسئولان به موضوع نگاه نکنیم و حقایق را ببینیم. فرض کنیم که جوانی با وام ازدواج و کمک دوروبری‌ها، یک خانه که چه عرض شود یک سوئیت 40متری اجاره و بدون مراسم عروسی راهی زندگی مشترک شد، بعد چه می‌شود؟ مگر حقوق پایه‌ای که تعیین شده بیش از 300-چهارصد هزار تومان است؟ اجاره‌بهای یک سوئیت 40متری در محله‌‌های متوسط شهر تهران حدود چهارصد هزار تومان است؛ یعنی برابر با تمام حقوق این فرد. اصلا تصور کنید زوج گیاهخواری پیشه کنند و از خوردن گوشت کیلویی شانزده هزار تومان هم صرف نظر کنند و به جای پرداخت کرایه‌های سنگین تاکسی هم سواراتوبوس شوند و یارانه‌ها را هم برای پول آب و برق و گاز کنار بگذارند، باز هم ماه را به آخر نخواهند رساند. جوان امروز تمام این موارد را حساب می‌کند و نهایتا انگیزه ازدواجش را از دست می‌دهد. حتی اگر فردی با تمام این شرایء به هر دلیلی تصمیم به ازدواج بگیرد آیا در زندگی توأم بافشار به آرامش و تعالی که هدف اصلی ازدواج است خواهد رسید؟ کافی‌است گشتی در دادگاه‌های خانواده بزنید و پای درد دل زوج‌هایی که برای جدایی مراجعه کرده‌اند بنشینید و سخنانشان را تحلیل کنید تا متوجه شوید بسیاری از آنها را مشکلات مالی، به مرور از هم دور و نهایتا از هم جدا کرده‌است.
راهکاری که اجرا نشد

آمار حکایت از آن دارد که بیش از ده میلیون جوان مجرد در کشور وجود دارند که بخش زیادی از آنها با تاخیر ازدواج روبه‌رو هستند و بسیاری از آنها هم به‌دلیل مشکلات مالی اصلا انگیزه‌ای برای ازدواج ندارند و به ناچار یا احساسات و نیازهای خود را سرکوب می‌کنند یا دست به اقداماتی خلاف باورهایشان می‌زنند که در هر دو مورد پیامدهای ناخوشایندی برای فرد به‌دنبال دارد.
در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد می‌کند تا از آسیب‌های گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند.
مشکلات مالی در حالی تبدیل به سدی بلند در برابر اجرای سنت پیامبر مکرم اسلام شده است که قانون تسهیل ازدواج که درتاریخ 27 آذرماه 84 به تصویب مجلس رسید و در تاریخ 7 دی‌ماه همان سال مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت هنوز به درستی اجرا نشده‌است. این قانون می‌توانست کمی از مشکلات ازدواج بکاهد چرا که دولت موظف شده بود با استفاده از امکانات دولتی یا با کمک خیرین مسکن‌ساز، مسکن موقت را به‌مدت 3سال و به شکل رایگان در اختیار زوج‌های جوان قرار دهد. به این ترتیب زوج‌های جوان درابتدای زندگی‌شان حداقل دغدغه پرداخت اجاره‌بها را نداشتند و می‌توانستند با خیالی آسوده‌تر برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند. همچنین در این قانون دولت موظف شده‌بود به زوج‌های جوانی که هیچ کدام‌ دارای شغل نبودند، به‌مدت دوسال کمک‌هزینه زندگی پرداخت کند و بعد از شاغل‌شدن آنها این مبلغ را به‌تدریج پس بگیرد. افزایش مستمری سربازان و دانشجویان متأهل و تهیه خوابگاه برای دانشجویان متأهل بخش دیگری از وظایفی بود که مجلس در این قانون برای دولت مشخص کرد و می‌توانست تا حدی انگیزه ازدواج را بالا ببرد اما دولت آن‌را خیلی جدی نگرفت.
ازدواج
عواقب

اقدامات فرهنگی و اقتصادی که تاکنون از سوی مسئولان برای تسهیل ازدواج جوانان انجام‌شده بی‌تردید کافی و مناسب نبوده که باعث افزایش سن ازدواج و بی‌انگیزگی برای تشکیل خانواده شده‌است. اما این بی‌برنامگی‌ها و کم‌توجهی‌ها چه پیامدهایی خواهد داشت؟ بررسی‌ها حاکی از آن است که میان ارتکاب جرم و بالا رفتن سن ازدواج رابطه مستقیم وجود دارد. روانشناسان معتقدند هنگامی که انگیزه‌های قوی نظیر امیال غریزی، ‌تولیدمثل، استقلال زیستی و تشکیل خانواده به وسیله موانعی سرکوب شوند احساس ناکامی رخ می‌دهد و احساس، شخصیت و هویت فرد را زیرسلطه برده و به‌تدریج تمامی ابعاد وجودی فرد را در برمی‌گیرد. از سوی دیگر افزایش سن ازدواج و عدم‌ارضای امیال غریزی به شکلی درست، سبب شکل‌گیری عقده‌های روانی و انباشت آنها در شخصیت فرد می‌شود و عصبیت‌های روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل به‌خودکشی مجال بروز می‌یابند. نکته مهم اینکه روابط نامشروع پیش از ازدواج هم نه‌‌تنها به ارضای کامل و جامع منجر نمی‌شود بلکه به‌دلیل غیراخلاقی بودنش عصبیت‌ها را تشدید هم می‌کند.
افزایش امنیت درونی، بازیابی شخصیتی و حتی رفع برخی مشکلات ذهنی و روانی، بلوغ فردی و اجتماعی، افزایش مهارت و انگیزه و تولید ثروت می‌تواند پیامدهای ازدواج بموقع و موفق باشد. «غلامعلی افروز» روانشناسی که بیش از 30 سال درباره ازدواج و طلاق تحقیق کرده ازدواج را مهم‌ترین انتخاب انسان در طول حیات و وجود همسر مناسب را سبب آرامش می‌داند و می‌گوید: «در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد می‌کند تا از آسیب‌های گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند». از این دیدگاه، سلامت شخصیتی فرد و جامعه مهم‌ترین دستاورد ازدواج خواهد بود اما بسیاری از جوانان ما امکان انجام آن‌را ندارند.
با این تفاصیل اگر مسئولان با اجرای قانون تسهیل ازدواج جوانان و اتخاذ راهکارهای مناسب و ریشه‌ای همچون ایجاد شرایط کاری و اقتصادی مناسب، سد بی‌پولی را از مقابل جوانان دم‌بخت بردارند، شاهد افزایش انگیزه ازدواج و تولید ثروت در جامعه خواهیم بود در غیراین‌صورت باید منتظر عواقبی تلخ‌تر از شرایط کنونی باشیم که بی‌تردید گریبان تمام اقشار جامعه را خواهد گرفت.
تبیان
علیرضا دهقانیان-همشهری

توصيه هايي براي حفظ ازدواج

توصيه هايي براي حفظ ازدواج
همواره راهي براي سرو سامان دادن به ازدواج وجود دارد. به قول معروف:«خواستن، توانستن است». درواقع بايد هر دو طرف مايل به حفظ ازدواج خود باشند. دراين مقاله ها درمورد راههاي حفظ يك ازدواج بحث مي كنيم. آيا آماده ايد؟ پس، شروع مي كنيم!
به توصيه هاي زير توجه كنيد:

1- به طرف مقابل احترام بگذاريد. همواره به شريك زندگي خود احترام بگذاريد و حتي اگر با او موافق نيستيد براي عقايداش اهميت قائل شويد براي اين كار گاهي لازم است يكي از طرفين كوتاه بيايد ولي رابطه همين است: سازش و تلاش براي حل مشكلات.
2-گذشت داشته باشيد. يادتان باشد كه هركسي ممكن است دچار اشتباه شود و شما نبايد از رفتار ديگران به خشم بياييد. درعوض شما بايد اشتباهات همسرتان را فراموش كنيد و يادتان باشد كه هيچ كس كامل و بي نقص نيست. به علاوه شما بايد مشكلات جزئي را به دست فراموشي بسپاريد و مدام مشكلات گذشته را پيش نكشيد.
3-با همسرتان ارتباط برقرار كنيد و به نيازهاي او توجه داشته باشيد.
با همسرتان صريح حرف بزنيد و چيزي را از او پنهان نكنيد.
پنهانكاري اعتماد را از بين مي برد. در عوض رو راست باشيد و با شكيبايي به حرف هاي همسرتان گوش دهيد. اين كار نه تنها موجب نزديكي بيشتر شما مي شود بلكه محيطي گرم و دلپذير را درخانه ايجاد مي كند.
4- خوشبين باشيد. هيچ كس دوست ندارد با افراد بدبين نشست و برخاست داشته باشد. براي تبديل شدن به يك فرد خوشبين، از هيچ تلاش مضايقه نكنيد، برروي مسائل مثبت تمركز داشته باشيد.
فرض كنيد همسرتان يادش رفته كالاهايي را بخرد. به جاي فرياد كشيدن و هياهو راه انداختن، به خاطر خريد ساير اقلام از او تشكر كنيد.
اگر لازم بود براي خريد كالاهايي كه همسرتان فراموش كرده خودتان به سوپر ماركت برويد.
5-خود را نسبت به حفظ ازدواج تان متعهد بدانيد. برقراري ارتباط كار دشواري است ولي اگر متعهد باشيد عملي خواهد بود.
براي نشان دادن تعهد خود تا حد امكان زمان بيشتري را با همسرتان بگذرانيد. رفتن به تعطيلات رابطه شما را تقويت مي كند.
6-يادتان باشد شما مي توانيد به ازدواج خود سرو سامان بدهيد با به كاربستن توصيه هاي فوق مي توانيد ازدواجي سالم و سرشار از عشق و صميميت داشته باشيد. موفق باشيد!
آيا ازدواج شما ارزش حفظ كردن را دارد؟
اگر در زندگي مشتركتان با مشكل مواجه شده ايد بايد هرچه زودتر درصدد كشف علت آن برآييد. آيا اين مشكلات قابل حل هستند و يا بايد از همسرتان جدا شويد؟ چگونه مي توانيد، دريابيد كه ازدواج شما ارزش حفظ كردن را دارد يا خير؟
به موارد زير توجه كنيد:

1- به آزارهاي جسماني يا روحي توجه داشته باشيد. آزارهاي جسماني به آساني قابل تشخيص هستند. از خودتان بپرسيد:«آيا من از همسرم مي ترسم؟» اگر پاسخ تان مثبت باشد زمان پايان دادن به زندگي مشترك تان فرارسيده است.
بسياري از زوجين آزارهاي روحي را ناديده مي گيرند و يا اصلاً تشخيص نمي دهند. برخي از علائم رايج آزارهاي روحي از اين قرار است: انتقاد مداوم، سرزنش، توهين، برخورد از موضع بالا و درخواست قطع پيوند با اعضاي خانواده و دوستان. هر مسأله اي كه باعث شود همواره درمورد خودتان احساس بدي داشته باشيد آزار روحي محسوب مي شود.
اگر به فكر بهبود اوضاع نيفتيد بايد منتظر بدتر شدن شرايط باشيد
2-در مورد احساسات واقعي خود سوالاتي مطرح كنيد و با صداقت به آنها پاسخ دهيد. آيا هنوز عاشق همسرتان هستيد؟ آيا از بودن دركنار او لذت مي بريد و يا اين كار باعث خشم و سرخوردگي شما مي شود؟
آيا ترجيح مي دهيد تنها باشيد؟ آيا به همسرتان احترام مي گذاريد و احساس مي كنيد در ارزش ها و باورها پشتيبان او هستيد؟
3-مشكلات تكراري را دست كم نگيريد. مشاجره درمورد مسائل جزئي، اختلاف نظر درباره همه مسائل، كنايه زدن، امتناع از تلاش براي حل مشكلات بزرگ، بي تمايلي به سازش و پيش كشيدن مسائل گذشته، نشان مي دهد كه ازدواج شما دچار مشكل شده،مشكلي كه شايد قابل حل نباشد.
4-عامل صميميت را در رابطه خود جدي بگيريد: صميميت يعني پيوند نزديك، دوستانه و مهر آميز با يك فرد ديگر.
آيا درمورد همسر خود چنين احساسي داريد و يا از تماس با او احتراز مي كنيد؟
5- مراقب سلامتي خود باشيد. چقدر استرس داريد؟ آيا خوب مي خوابيد؟ آيا خوب غذا مي خوريد؟ آيا به طور منظم ورزش مي كنيد؟
آيا به بهداشت فردي خود توجه نشان مي دهيد؟ اگر ازدواج بر بهداشت فردي شما تأثير منفي گذاشته موضوع را جدي بگيريد.
6- اگر شما و همسرتان به اين نتيجه رسيده ايد كه نمي توانيد رابطه خوبي برقرار كنيد دراين باره با ديگران مشورت نماييد.
گاهي ديگران مي توانند درمورد مشكلات به ظاهر لاينحل راه حل هاي خوبي ارائه دهند.
7-براي مدتي مشخص تمام توان خود را براي بهبود زندگي مشترك خود صرف كنيد و در اين راه دست از تلاش برنداريد.
اگر درپايان اين دوران همچنان احساس ناتواني كرديد، حداقل به اين نتيجه مي رسيد كه در وظيفه خود كوتاهي نكرده ايد.
کیهان

ازدواج نیمه مستقل ،میان بری به خوش بختی یا جاده ای به طلاق

ازدواج نیمه مستقل ،میان بری به خوش بختی یا جاده ای به طلاق
تعریفی که از ازدواج نیمه مستقل بيان شده براین مبنا قرار دارد که جوانان دراین طرح پس از جاری شدن خطبه عقد برای مدتی یعنی تا قبل از پیدا کردن شرایط مطلوب اجتماعی واقتصادی در خانه والدین بمانند وپس ازاین که حداقل ها را به دست آوردند زندگی مستقل خود را آغاز کنند.به هر ترتیب از زمانی که این طرح مطرح گردید حرفها وصحبتهای مختلفی از سوی کارشناسان ومسئولین درباره آن بیان شد.
این روزها اگر بخواهیم نگاهی به دغده های خانواده های ایرانی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که بدون شک یکی از مهمترین آنها مثل همیشه ازدواج جوانان است،موضوعی کهنه اما همیشه تازه ومهم، هم برای خانواده وهم برای جامعه!اهمیت این موضوع باعث شده که جامعه شناسان ومسئولین همیشه درتلاش باشند تا فکری برای ریشه کن کردن موانعی کنند که مثل سدی محکم دربرابر افزایش آمار ازدواج موفق ایستاده است.
درهمین راستا تاکنون طرحهای مختلفی ارائه شده ،از جمله ازدواج نیمه مستقل هم یکی از همین طرحها بوده است،تعریفی که از این طرح تاکنون بیان شده براین مبنا قرار دارد که جوانان دراین طرح پس از جاری شدن خطبه عقد برای مدتی یعنی تا قبل از پیدا کردن شرایط مطلوب اجتماعی واقتصادی در خانه والدین بمانند وپس ازاین که حداقل ها را به دست آوردند زندگی مستقل خود را آغاز کنند.به هر ترتیب از زمانی که این طرح مطرح گردید حرفها وصحبتهای مختلفی از سوی کارشناسان ومسئولین درباره آن بیان شد،عده ای مخالف بودند وبعضی ها هم مخالف!
دراین میان حتی خود 15میلیون جوان آماده ازدواج هم گفته ها وحرفهای مختلفی از زاویه موافق ومخالف مطرح میکنند.اما از قرار معلوم اکثریت پسرهای جامعه با آن موافق هستند .مهدی که جوان 25ساله است دراین زمینه به خبرنگار ما می گوید:من فکر می کنم که ازدواج نیمه مستقل می تواند نقش مهمی در کاهش توقعات جامعه علی الخصوص خانواده های دختران داشته باشد.
درکنار این مسئله کارشناسان اجتماعی هم در مورد این مسئله تا به امروز هم نظرمخالف داشته اند وهم نظر موافق!
ازدواج نیمه مستقل راه حل مشکل ازدواج جوانان!

دکتر سالاری فر-استاد دانشگاه وروانشناس خانواده دراین زمینه بر این باور است که ازدواج نیمه مستقل میتواند طرحی باشد برای شروع دوباره ازدواج آسان!چرا که به عقیده او در چند سال اخیر به دلیل افزایش فوق العاده توقعات دختران وپسران ،علی الخصوص دختران جامعه آمار ازدواج کاهش پیدا کرده است.از سوی دیگر او به این نکته اشاره می کند که نمی توان به جوانان راه حلی نداد وبه نوعی آنان را در بلاتکلیفی نگه داشت .چرا که به هر ترتیب ازدواج امری است که برای داشتن جامعه اسلامی حتما باید صورت پذیرد، آن هم برای همه جوانان جامعه اسلامی!چرا که هم به تعبیر دین مبین اسلام وهم از لحاظ روانشناسی ازدواج نقش مهمی در کاهش فساد اجتماعی خواهد داشت وباعث گسترش آرامش روانی درمیان جوانان خواهد شد.این آرامش روانی می تواند نقش مهمی در کاهش تنشهای جوانان با خانواده وجامعه داشته باشد.
برای موفقیت این طرح باید آموزش داد

درکنار این مسئله به عقیده این استاد دانشگاه باید به جوانان وخانواده ها آموزشهای لازم را داد چرا که یکی از مهمترین لازمه های به تحقق رسیدن این طرح، آموزش خانواده ها وجوانان برای آمادگی دراین دوران است.چرا که دور بودن زوجها درازدواج نیمه مستقل نیازمند آموزشهایی است که حتما باید به خانواده وجوانان داده شود تا این طرح نتایج مثبت خود را نشان دهد. چرا که به عنوان مثال وقتی یک جوان بداند که زوج آینده او کیست وتنها باید کمی تحمل داشته باشد وبرای با هم بودن تلاش کند،از آرامش روانی خاصی برخوردار خواهد بود و می تواند تمام توان خود را روی کار وتلاش متمرکز کند.از سوی دیگر این آرامش روانی دریبن جوانان نتایج بسیار مثبتی هم خواهد داشت.
وی همچنین به این مسئله هم اشاره کرد که ممکن است درابتدا مخالفتهایی در جامعه وجود داشته باشد اما باید دقت کرد که نتایج مثبت این طرح به مراتب بیش از این مخالفتها ارزش دارد.هر چند که باید برای این مخالفتها هم فکری کرد وبا شرح شرایط ووضعیت ومزیتهای این طرح آن دسته از مخالفان را اقناع کرد که دراین موضوع نقش رسانه ملی بسیار مهم است.
کارشناس مخالف:طرح ازدواج خیلی آسان ،بهتراز ازدواج نیمه مستقل

اما این طرح درمیان کارشناسان مخالفینی هم داشته است.دکتر جمشیدی ها-جامعه شناس واستاد دانشگاه-دراین زمینه براین باور است که این طرح نمی تواند نتایج آن چنان مثبتی داشته باشد،بلکه حتی می تواند موجب افزایش آمار طلاق شود.چرا که به باور این استاد دانشگاه دور بودن زوج می تواند باعث ایجاد تنشها ودرگیریهایی شود که این موضوع شرایط نامطلوبی را به وجود خواهد آورد که در صورت افزایش می تواند به طلاق منجر شود.درکناراین موضوع به تعبیر وی سنتها وجامعه هم این موضوع را نمی پذیرد چرا که تعریف ازدواج درجامعه ما همیشه همراه با مستقل بودن آن است،و جامعه کشش تعریفی به غیر از این را ندارد.وهمین عدم کشش از سوی جامعه است که می تواند باعث افزایش تنشها ودرگیریها شود.اما جمشیدی ها راه حل مشکلات فعلی در زمینه ازدواج را ترویج ازدواج آسان دانست.وی دراین زمینه می گوید:به جای ازدواج نیمه مستقل ازدواج کاملا آسان را ترویج کنیم.یعنی تمام چیزهای اضافی که حقیقتا نیازی به آنهاست ومتاسفانه در طور طول زمان به یک بدعت بد در ازدواج تبدیل شده را حذف کنیم ولازمه این موضوع این است که خانواده ها واقعا باور داشته باشند که هدف از ازدواج زندگی مشترک است نه صرف ازدواج ومراسم آن !چرا که گاهی اوقات دیده می شود که خانواده ها درمورد شروع زندگی وازدواج طوری برخورد می کنند که انگار خود ازدواج وشروع آن از زندگی مهم تراست وبه نوعی زندگی مشترک وآرامش جوانان در فرع ماجرا قرار دارد.
دراین زمینه این استاد دانشگاه براین باور است که لازمه تحقق فرهنگ ازدواج خیلی آسان فرهنگ سازی است،این فرهنگ سازی باید از طرق مختلف چه در دانشگاه ،چه در خود خانواده ها وچه در رسانه ملی که یکی از مهمترین ابزارهای تحقق فرهنگی است صورت پذیرد.چرا که رسانه ملی باید با زشت جلوه دادن توقعات درپیش چشم بیندگان به آنها این موضوع را بباوراند که این توقعات که ریشه در مادی گرایی دارد بسیار بد وناپسند است وجز اینکه ازدواج جوانان به تاخیر می اندازد وباعث افزایش فساد درجامعه می شود هیچ حاصل دیگری نخواهد داشت.همچنین به تعبیر جمشیدی ها نباید والدین طوری برخورد کنند که جوانان فکر کنند که همه چیز زندگی مادیات است.وی دراین باره به این موضوع اشاره می کند که والدین باید به جای ترویج مادی گرایی فرهنگ توکل را در جوانان ترویج دهند،فرهنگی که خداوند را به عنوان رزاق در زندگی مشترک می داند.به همین دلیل به باور او ترویج فرهنگ ازدواج آسان از طرح ازدواج نیمه مستقل موثرتر خواهد بود.
آیا ازدواج نیمه مستقل منجر به افزایش طلاق می شود؟

اما دراین میان یک نکته مهم وجود دارد که به نوعی باعث اختلاف موافقان ومخالفان این طرح شده است وآن هم این که آیا این طرح ممکن است منجر به افزایش آمار طلاق شود؟
دراین زمینه برخی کارشناسان براین باور هستند که این طرح نمی تواند تغییری در آمار طلاق شود چرا که یک زوج اگر به تفاهم نرسند در یک زندگی مشترک وکاملا مستقل هم طلاق می گیرند،پس طلاق ربطی به این موضوع واصل این طرح نخواهد داشت.از سوی دیگر این کارشناسان براین باورند که باید درکنار این طرح سطح مسئولیت پذیری دختران ووپسران را با فرهنگ سازی افزایش داد تا آنان بدانند که در ازدواج نیمه مستقل مانند ازدواج مستقل باید مسئولیت پذیر باشند.
به هر ترتیب ازدواج نیمه مستقل با تمام مخالفین وموافقینش یک طرح پیشنهادی است،که می تواند در جامعه بازخوردهای مثبت ومنفی داشته باشد.اما درکنار تمام این بازخوردها یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد،آن هم اینکه نظر اسلام دراین باره چیست؟آیا اسلام با چنین طرحی موافق است یا مخالف؟به نظر می رسد که برای پاسخ به این سوالات ودیگر سوالات باید توجه کرد که شرع مبین اسلام صریحا به این موضوع بارها اشاره داشته که ازدواج در کنار تقوا وخودکنترلی مهمترین ابزار برای ایجاد آرامش روانی درجامعه است.همچنین باید توجه کرد که اسلام بارها از هر گونه بدعتی مانند افزایش توقعات گوناگون درجامعه دوری جسته وآن را مورد مذمت قرار داده است.
رضافرخی
خبرگزاری فارس

همزیستی مسالمت آمیز با همنشینان آشنا

همزیستی مسالمت آمیز با همنشینان آشنا
همسر

با ازدواج انسانها عهده دار مسئولیت های جدیدی می شوند که یکی از مهمترین این مسئولیتها رعایت اعتدال بین دو طیف عاطفه ( همسر و خانواده خود ) است . مدیریت این رابطه از اهمیت ویژه ای در حفظ و تدوام زندگی مشترک دارد. از آنجایی که دوام زندگی مشترک تحت الشعاع و سیطره این دو طیف عاطفه قرار دارد، هر یک از زوجین باید سعی نمایند که وظایف محوله و قرار داد شده فی مابین خود، در قبال خانواده خود و همسر را به نحو احسن انجام دهند؛ و زوجین جوان باید بدانند که علی رغم حفظ رابطه عاطفی خود و همسر، موظف به حفظ رابطه عاطفی خود و همسر با پدر و مادرشان نیز هستند. با این اوصاف، زمانی که شما حاضر به پذیرش زندگی با خانواده همسر در یک محل و ساختمان می شوید، حفظ این رابطه از ارزش زیادی برخوردار خواهد بود و به جرات می توان گفت تدوام زندگی مشترکتان اساسا به معاشرت صحیح و رعایت حقوق و توازن بین این دو طیف عاطفه وابستگی تام دارد.
پیرو مقالات پیشین، نگارنده واجب دانست به نحوه صحیح معاشرت و ارتباط در این نوع از سبک زندگی نیز بپردازد. در ادامه باید متذکر شوم که بهتر است مقالات پبشین مرتبط با نحوه صحیح ارتباط با خویشاوندان همسر را مطالعه بفرمایید، اما به لحاظ گزینش سبک زندگی خانوادگی، شایسته است به موارد مطرح شده در ذیل، توجه مبسوط و ویژه ای را مبذول دارید. امید می رود با رعایت نکات و اراده و تمرین، به کسب هنر" مدیریت روابط خود با همسر و خانواده "، که یکی از هنرهای زندگی مشترک است، نائل آئید.
• خانواده خود را توجیه نمائید که شما بسان دو همسایه هستید با این تفاوت که آشنایی دیرینه و هم خونی دارید و هر یک از شما، زندگی مستقل و مجزایی را تجربه می کنید و هر یک از شما در درون زندگی خانوادگیتان سبک زندگی متفاوت و مختص به خانواده خود را دارا می باشید و پیرو سبک زندگی آنها نخواهید بود و این به معنای عدم علاقه و بی احترامی شما به آنان نیست.
• بعد از بازگشت از محل کار، به یک سلام و احوالپرسی اکتفا نموده و برای صرف ناهار یا شام به خانه خود بروید و به اتفاق همسرتان غذایتان را میل نمائید. در صورت اصرار والدین، بهتر است غذای اهدایی آنان را به منزل خودتان برده و با همسرتان، شریکی میل کنید و پس ازآن به نشان سپاسگزاری و ارادت، به همراه همسر به والدین سر بزنید و از آنها تشکر کنید.
عشق فانتزی

• با کمک و مشورت گرفتن ازهمسرتان ساعات و روزهایی مشخصی را برای رسیدگی به امور خانه پدری در نظر بگیرید و با برنامه عمل نمائید. البته در برنامه ریزیتان شرایط اضطراری( بیماری والدین، مسافرت،...) را نیز در نظر داشته باشید.
• برای نشان دادن احترام وابراز محبت و توجه خود به خانواده همسر، بهتر است به هنگام خرید، از آنها بپرسید چیزی احتیاج ندارند؟
• هراز چند گاهی آنها را مهمان دست پخت خوشمزه تان کنید و یا از خریدهایتان، به آنان هدیه کنید.
• گاهی اوقات برای جلب محبت و ابراز علاقه بهتر است، آنها را به طور رسمی یا غیر رسمی برای شام یا ناهار به منزل خود دعوت کنید و حتی در مواقع مقتضی خودتان به خانه آنها برای مهمانی بروید.
• به هنگامی که درمنزل والدین همسرتان مهمانی یا مراسمی است خود را همپای آنان میزبان قلمداد نمائید و تا حد امکان در هر چه با شکوه برقرار کردن آن تلاش کنید. احیانا اگر شرایط حضور در آن مهمانی را ندارید بهتر است قبل از مهمانی،علتتان را توضیح دهید و ناراحتی خود را از عدم حضورتان ابراز نمائید. البته برای نشان دادن و اثبات حسن نیت خود، می توانید در مقدمات ابتدائی و در تهیه و تدارک مرتبط با آن مراسم، یاریگر آنها باشید و در صورت امکان برای حفظ حرمت خود و احترام به خانواده همسر، لحظات کوتاهی را با مهمانان آنان بگذرانید تا موجبات سوءتفاهم مهمانان را فراهم نیاورید.
خانواده خود را توجیه نمائید که شما بسان دو همسایه هستید با این تفاوت که آشنایی دیرینه و هم خونی دارید و هر یک از شما، زندگی مستقل و مجزایی را تجربه می کنید و هر یک از شما در درون زندگی خانوادگیتان سبک زندگی متفاوت و مختص به خانواده خود را دارا می باشید
• از همان ابتدا، در تربیت فرزندانتان، مستقلانه رفتار کنید و بار اصلی تربیت را خود و همسرتان متحمل شوید و در مواردی که نیازمند یاری آنها و گرفتن راهنمایی هستید آنها را از یاد نبرده و از آنها کمک بگیرید. لازم به ذکر است، گاهی زوجین به خاطر فقدان تجربه، سهل انگاریهای مفرطی را در تربیت فرزندان اعمال می کنند و راهنمایی های دلسوزانه والدین با تجربه را دخالت و اعمال سلیقه قلمداد می کنند؛ در چنین مواقعی گستاخانه برخورد نکنید و گوشزدهای آنان را به پای مهربانی و کمک آنان در فرزندپروریتان بدانید و مهارت آنان را تربیت سنتی تلقی نکنید. اما اگر احساس کردید شیوه تربیتی شما با آنان تفاوت فاحشی دارد واصول تربیتی شما از هر لحاظ پذیرفتنی است به طور غیر مستقیم و غیر قابل مشهود حضور فرزندتان را با آنها تحت نظارت خود داشته باشید و در مواردی که فکر می کنید رفتار آنان به تربیت شما خدشه وارد می کند، زمان با هم بودن آنها با فرزندتان را محدود نمائید ولی در مواقع بی خطر، مانع این ارتباط نشوید.
• در مواقع بروز اختلاف، سعی نمائید که آنها را در بحث و مشاجره تان دخالت ندهید، چرا که ممکن است صحبتی را بیان دارند که از نظر شما پشتیبانی و حمایت از فرزندشان قلمداد گردد و این تفکر ممکن است موجبات عکس العمل نا مناسب از طرف شما را فراهم سازد و به موجب آن گفتار یا رفتار ناموجهی را انجام دهید که باعث رنجش آنها شود و بعد از حل اختلافتان با همسر و بهبود روابطتان، تنها شرمندگی و دل چرکینی آن در دلها باقی بماند.
عشق

نکته: اگر خانواده تان نیز خواستند در حل آن مشکل به مساعدت و یاری شما بیایند تا به موضوع بحث فیصله دهند؛ در صورتی که احساس می کنید به کمک آنان نیازی ندارید، بهترین اقدام آن است که با احترام و تشکر از این که به فکر شمایند؛ بگویید: ترجیح می دهید خودتان شخصا آن را حل نمائید و دوست ندارید آنها را درگیر مشاجرات موقتی و سطحی خود که ناشی از سوء تفاهم می باشند، نمائید.
• در سپری کردن اوقات فراغت، حتی مسافرت ها و گردش‌هایتان، هر از چند گاهی از آنان تقاضا کنید که شما را همراهی کنند و به آنان یادآوری و اثبات کنید که مشایعت آنان با شما باعث خوشحالی و خرسندی شما خواهد شد. با این رفتار، شما با یک تیر، دو نشان زده اید، از یک سو، علاقه مندی به زندگی و بودن با آنها را در همه شرایط ( خوشی و ناراحتی) به آنها اثبات نموده اید و از سوی دیگر، به آنها نشان داده اید، علی رغم داشتن استقلال، باز نیازمند وجود آنان در کنار خود هستید و این نیاز را خود و همسرتان مشتاقانه طلب می کنید.
• احیانا اگر اختلافی بین همسر و خانواده تان پیش آمد، دخالت های بی مورد نکنید و توقعات نا به جا نداشته باشید، به عبارتی دیگر دخالت شما جانبداری و پشتیبانی از یک طرف قلمداد خواهد شد. لذا، بهتر است بحران به وجود آمده را دورادور مدیریت نمائید و ازهمسر و یا عضو درگیر شده خانواده تان بخواهید، خود راه حلی برای این مسئله بیابید و به اواطمینان دهید همواره پشتیبان اوئید و صد البته پشتیبان حق. ولی از آنجایی که نمی دانید مقصر و مسبب اصلی کدام است نمی توانید داوری کنید، چرا که هر دو طرف از عزیزان شمایند و شما نمی خواهید باعث تکدر خاطر آنها شوید و با مداخله تان وضعیت را بدتر نمائید.
نسرین صفری
تبیان

تغييرات در زندگي مشترك

تغييرات در زندگي مشترك
به نظر شما آيا جواناني كه زندگي مشترك را آغاز مي كنند مي توانند براي هميشه با صميميت كنار هم باشند و آيا نبود همدلي مي تواند كار آنها را به جدايي بكشاند؟
مطالعات تازه درباره اين مسئله نشان مي دهد اين امر امكان پذير است، يعني اگر اين جوانان تغييرات مراحل آغاز زندگي مشتركشان را به خوبي درك و كنترل نكنند، جدايي براي آنها ممكن و اغلب قابل پيش بيني است، چرا كه مغز انسان در طول زندگي، شماري از واكنش هاي طبيعي را تحميل مي كند و نحوه برخورد با اين مراحل، منجر به شكل گيري يا فروپاشي زندگي مشترك مي شود.
نتايج مطالعات رفتارشناسي در دانشگاه گلاسكو چگونگي تأثيرات مغز در شيوه ازدواج دختران و پسران، از نخستين مرزهاي آشنايي چهره به چهره تا راه هاي دستيابي به زندگي مشترك پايدار را نشان مي دهد كه، شناخت تفاوت هاي رفتاري در زندگي مي تواند كليد عشقي جاودان و ابدي باشد.
زماني كه زوج هاي جوان با يكديگر آشنا مي شوند، مغز آنها ارسال پيام هاي دوطرفه را درك مي كند. ميزان پيام هاي شيميايي كه از طريق حواس عمل مي كند، در زوجين بسيار بالاست، لذا هنگام نگريستن در چشمان هم، ذهن مستقل مردانه و زنانه همانند هم ميزان بالاي هورمون پيوند دهنده يا همان اكسيژن موجود اطرافشان مي تواند رفتارهاي منزجركننده را از ديدشان پنهان كند، اما سرانجام مرحله زيست شناختي جديدي در روابط زوجين آغاز مي شود.
آغاز هشدار

پس از چندين ماه يا حتي يك سال كه از شروع ارتباط گذشت، مواد شيميايي مغز زوجين شروع به تغيير كرده و مغز متفكر هشدار مي دهد كه شريك زندگي ما داراي عيب و نقص هايي است. حس خشم، انزجار و گاهي ترس نسبت به يكديگر در زوجين آشكار مي شود.
بنابراين اگر در طول مرحله دلباختگي با شريك خود ازدواج كرده باشيم بايد در اين مرحله در افكارمان تجديدنظر كنيم. در اين شرايط مواد شيميايي مغز كه در مراحل آغاز دلباختگي غالب بودند، كاهش مي يابد و به سادگي به اين فكر مي افتيم كه خود يا طرف مقابل دچار مشكلي هستيم.
مبارزه براي تغيير

جواناني كه در اين مرحله دلسردي را تجربه مي كنند، مبارزه براي ايجاد تغييرات در يكديگر را آغاز خواهند كرد. آنان با تلاش براي ايجاد تغيير در يكديگر، با ياس نامعلومي دست و پنجه نرم مي كنند. مرد و زني كه به اين شكل در عشق و نزاع به سر مي برند، به علت تفاوت در سلسله اعصاب، مشكل بيشتري خواهند داشت.
اين دوران رنج آور است، اما زوجي كه درحال نبرد در ميدان قدرت هستند از درك اين نكته ها عاجزند ولي تفاوت هاي مغزي مي تواند كليد پيوندي طولاني ميان آنان باشد.
پس از فروكش كردن عشق اوليه، مرد ممكن است فعاليت هاي مستقل بيشتر و زن ارتباط بيشتر با دوستان را بطلبند. يكي از دلايلي كه ما در مرحله مبارزه براي تغييرات رفتاري مان، پيوسته رفتارهاي بيرحمانه اي از خود نشان مي دهيم، مربوط به نگرش متفاوت ما نسبت به استقلال زوجين است. نخستين ازدواج هاي منجر به طلاق، به طور ميانگين دو تا سه سال دوام دارند.
آنچه بيشتر زوج هاي جوان درك نمي كنند اين است كه پيش از كمرنگ شدن علاقه، مرحله اي وجود دارد كه مورد توجه نيست در مراحل آشنايي، نااميدي و مبارزه براي تغييرات، مرد ممكن است حساسيت همسر، نياز او به ارتباطات اجتماعي، اشتياق او به نياز عاطفي و حتي نگرش به خانه داري را تلف كردن وقت و زمان بداند. زن نيز ممكن است عادت ها، سرگرمي ها، مشغوليت كاري شوهر و نياز به استقلال وي را به عنوان خطر و عملي خودخواهانه تلقي كند.
در واقع زوج هاي جوان خوشبخت در زندگي سرشار از شادي به كارها و رفتارهايي كه پيوندشان را مستحكم كند، بهاي بيشتري مي دهند، كارهايي از قبيل شب گذراني و صرف شام خانوادگي، اين آداب پايه هاي نگهدارنده ازدواج هستند. همه لحظات زندگي مشترك نبايد لزوما با صميميت بگذرد. جوان ها مي دانند اين نوع رفتارهاي پيونددهنده، هنگامي كه زندگي پر از دغدغه و مشغوليت شود، نيروي عشق را حفظ مي كند. زوج هاي جوان علاقه و متانت را در بسياري از رفتارهاي زندگي و تعاملات خود با يكديگر پيش مي گيرند. شايد هيچ كس بهتر از خود آنها رفتار مناسبي نداشته باشد، اما هنگامي كه در مبارزه براي تغييرات گرفتاريم، مي پنداريم كه شريك زندگي مان بايد موضوع هميشگي براي تخليه استرس هايمان باشد.
اقدام براي حل اختلافات

بدون شك گاهي اوقات ما عصباني مي شويم و با هم جر و بحث مي كنيم. همچنين در جر و بحث ها بيشتر به دنبال راه حلي هستيم تا اين كه بگذاريم اوضاع وخيم تر شود اما يقينا به خاطر عمل نادرست خود عذرخواهي كرده و اختلاف پيش آمده را حل مي كنيم. جواناني كه زندگي مشترك را آغاز مي كنند با گذشت سال ها درمي يابند كه حتي با وجود اين كه همسرشان بهترين دوست آنها است، هنوز هم بسياري از نيازهاي عاطفي خود را در ميان ديگر افراد باز مي يابند.
دانستن اين نكته بسيار براي ما با اهميت است كه احساسات مان به يكديگر، احتمالا با گذر زمان دچار تغيير مي شود و اين امري طبيعي است. در نتيجه بايد اجازه دهيم تا به كمك پيام هاي منطقي ارسالي از مغزمان كه با تفكر نسبت به زندگي مان كسب مي كنيم، ما را به تفاهم و عشقي پايدار و طبيعي در زندگي سوق دهد.
کیهان

توصيه هايي براي حفظ ازدواج

توصيه هايي براي حفظ ازدواج
همواره راهي براي سرو سامان دادن به ازدواج وجود دارد. به قول معروف:«خواستن، توانستن است». درواقع بايد هر دو طرف مايل به حفظ ازدواج خود باشند. دراين مقاله ها درمورد راههاي حفظ يك ازدواج بحث مي كنيم. آيا آماده ايد؟ پس، شروع مي كنيم!
به توصيه هاي زير توجه كنيد:

1- به طرف مقابل احترام بگذاريد. همواره به شريك زندگي خود احترام بگذاريد و حتي اگر با او موافق نيستيد براي عقايداش اهميت قائل شويد براي اين كار گاهي لازم است يكي از طرفين كوتاه بيايد ولي رابطه همين است: سازش و تلاش براي حل مشكلات.
2-گذشت داشته باشيد. يادتان باشد كه هركسي ممكن است دچار اشتباه شود و شما نبايد از رفتار ديگران به خشم بياييد. درعوض شما بايد اشتباهات همسرتان را فراموش كنيد و يادتان باشد كه هيچ كس كامل و بي نقص نيست. به علاوه شما بايد مشكلات جزئي را به دست فراموشي بسپاريد و مدام مشكلات گذشته را پيش نكشيد.
3-با همسرتان ارتباط برقرار كنيد و به نيازهاي او توجه داشته باشيد.
با همسرتان صريح حرف بزنيد و چيزي را از او پنهان نكنيد.
پنهانكاري اعتماد را از بين مي برد. در عوض رو راست باشيد و با شكيبايي به حرف هاي همسرتان گوش دهيد. اين كار نه تنها موجب نزديكي بيشتر شما مي شود بلكه محيطي گرم و دلپذير را درخانه ايجاد مي كند.
4- خوشبين باشيد. هيچ كس دوست ندارد با افراد بدبين نشست و برخاست داشته باشد. براي تبديل شدن به يك فرد خوشبين، از هيچ تلاش مضايقه نكنيد، برروي مسائل مثبت تمركز داشته باشيد.
فرض كنيد همسرتان يادش رفته كالاهايي را بخرد. به جاي فرياد كشيدن و هياهو راه انداختن، به خاطر خريد ساير اقلام از او تشكر كنيد.
اگر لازم بود براي خريد كالاهايي كه همسرتان فراموش كرده خودتان به سوپر ماركت برويد.
5-خود را نسبت به حفظ ازدواج تان متعهد بدانيد. برقراري ارتباط كار دشواري است ولي اگر متعهد باشيد عملي خواهد بود.
براي نشان دادن تعهد خود تا حد امكان زمان بيشتري را با همسرتان بگذرانيد. رفتن به تعطيلات رابطه شما را تقويت مي كند.
6-يادتان باشد شما مي توانيد به ازدواج خود سرو سامان بدهيد با به كاربستن توصيه هاي فوق مي توانيد ازدواجي سالم و سرشار از عشق و صميميت داشته باشيد. موفق باشيد!
آيا ازدواج شما ارزش حفظ كردن را دارد؟
اگر در زندگي مشتركتان با مشكل مواجه شده ايد بايد هرچه زودتر درصدد كشف علت آن برآييد. آيا اين مشكلات قابل حل هستند و يا بايد از همسرتان جدا شويد؟ چگونه مي توانيد، دريابيد كه ازدواج شما ارزش حفظ كردن را دارد يا خير؟
به موارد زير توجه كنيد:

1- به آزارهاي جسماني يا روحي توجه داشته باشيد. آزارهاي جسماني به آساني قابل تشخيص هستند. از خودتان بپرسيد:«آيا من از همسرم مي ترسم؟» اگر پاسخ تان مثبت باشد زمان پايان دادن به زندگي مشترك تان فرارسيده است.
بسياري از زوجين آزارهاي روحي را ناديده مي گيرند و يا اصلاً تشخيص نمي دهند. برخي از علائم رايج آزارهاي روحي از اين قرار است: انتقاد مداوم، سرزنش، توهين، برخورد از موضع بالا و درخواست قطع پيوند با اعضاي خانواده و دوستان. هر مسأله اي كه باعث شود همواره درمورد خودتان احساس بدي داشته باشيد آزار روحي محسوب مي شود.
اگر به فكر بهبود اوضاع نيفتيد بايد منتظر بدتر شدن شرايط باشيد
2-در مورد احساسات واقعي خود سوالاتي مطرح كنيد و با صداقت به آنها پاسخ دهيد. آيا هنوز عاشق همسرتان هستيد؟ آيا از بودن دركنار او لذت مي بريد و يا اين كار باعث خشم و سرخوردگي شما مي شود؟
آيا ترجيح مي دهيد تنها باشيد؟ آيا به همسرتان احترام مي گذاريد و احساس مي كنيد در ارزش ها و باورها پشتيبان او هستيد؟
3-مشكلات تكراري را دست كم نگيريد. مشاجره درمورد مسائل جزئي، اختلاف نظر درباره همه مسائل، كنايه زدن، امتناع از تلاش براي حل مشكلات بزرگ، بي تمايلي به سازش و پيش كشيدن مسائل گذشته، نشان مي دهد كه ازدواج شما دچار مشكل شده،مشكلي كه شايد قابل حل نباشد.
4-عامل صميميت را در رابطه خود جدي بگيريد: صميميت يعني پيوند نزديك، دوستانه و مهر آميز با يك فرد ديگر.
آيا درمورد همسر خود چنين احساسي داريد و يا از تماس با او احتراز مي كنيد؟
5- مراقب سلامتي خود باشيد. چقدر استرس داريد؟ آيا خوب مي خوابيد؟ آيا خوب غذا مي خوريد؟ آيا به طور منظم ورزش مي كنيد؟
آيا به بهداشت فردي خود توجه نشان مي دهيد؟ اگر ازدواج بر بهداشت فردي شما تأثير منفي گذاشته موضوع را جدي بگيريد.
6- اگر شما و همسرتان به اين نتيجه رسيده ايد كه نمي توانيد رابطه خوبي برقرار كنيد دراين باره با ديگران مشورت نماييد.
گاهي ديگران مي توانند درمورد مشكلات به ظاهر لاينحل راه حل هاي خوبي ارائه دهند.
7-براي مدتي مشخص تمام توان خود را براي بهبود زندگي مشترك خود صرف كنيد و در اين راه دست از تلاش برنداريد.
اگر درپايان اين دوران همچنان احساس ناتواني كرديد، حداقل به اين نتيجه مي رسيد كه در وظيفه خود كوتاهي نكرده ايد.

فصل مشترك

فصل مشترك
دختر و پسر قبل از ازدواج بايد تكليف برخي از شرايط و ملاك هاي زندگي در كنار هم را به صورت قاطعانه روشن كنند. دختر و پسرها قبل از ازدواج بايد 8 موضوع براي زندگي مشترك خود در نظر گرفته و برايشان مهم باشد.
1- حس برتري طلبي و مديريت

بايد قدرت مديريت و تصميم گيري بين دختر و پسر كاملا مشخص و واضح باشد. اگر دختر و پسر بعد از ازدواج، بخواهند دست به كار مهم بزنند، صميمانه و بسيار منطقي با همديگر مشورت كرده و تصميم گيري كنند، بايد مشخص شود كه در نهايت چگونه مي خواهند جمع بندي كنند و مديريت برعهده كيست. گاهي اتفاق مي افتد كه صميمانه و منطقي با همديگر بحث مي كنند، اما نمي توانند در آن شرايط همديگر را قانع كرده و تصميم گيري كنند. در اصل بايد بدانند كه چه زماني بايد مسئوليت را برعهده همديگر بگذارند و به عبارتي به هم اعتماد كنند.
2- مسئوليت پذيري

مسئولانه برخوردكردن بين زوجين بسيار مهم است و بايد اين موضوع قبل از ازدواج مشخص شود. مسئوليت پذيري يعني چسبندگي داشتن به كار. آيا كارهاي نيمه تمام و يا رها شده دارند يا خير؟ يعني از آن دسته افرادي هستند كه كارها را نيمه رها كرده و يا آنها را به نتيجه مي رسانند؟ آيا كاري كه برعهده آنهاست، تا انتها انجام مي دهند يا خير؟ دختر و پسر خيلي راحت مي توانند به مسئوليت پذيري افراد پي ببرند، مثلا دختر و يا پسر، كتابش را نيمه مطالعه كرده و به حال خود رها كرده است و يا از كار خياطي و بافتني كه در دست داشته، نيمه تمام گذاشته است. داشتن حس مسئوليت پذيري و مسئولانه برخورد كردن بسيار مهم است.
3- ثبات عاطفي

دختر و پسر بايد قبل از ازدواج از ثبات عاطفي همديگر باخبر شوند. يعني آنها وقتي عصباني مي شوند، چطور خود را كنترل كرده و نحوه بروز ناراحتي و خشم ها چطور است؛ زيرا برخي از افراد از ثبات عاطفي برخوردار نيستند، امروز عاشق هستند، فردا متنفر. زندگي با افرادي كه از ثبات عاطفي برخوردار نيستند، بسيار دشوار است. دختر و پسر بايد از روحيات همديگر باخبر شده و بدانند كه طرف مقابلشان احساساتش را چطور ابراز مي كنند به هر حال هميشه همين لبخند فعلي و آرامش ظاهري در كار نيست؛ موقعيت هاي چالش برانگيز است كه نشان مي دهد طرفين چگونه خود را بروز مي دهند.
4- اجتماع پذيري

برخي افراد هيچ تمايلي ندارند در جمع قرار بگيرند، اما برخي برعكس، برخي ديگر ترجيح مي دهند در مسافرت ها، جشن ها و يا مهماني ها در كنار خانواده و يا جمع باشند. اين موضوع بايد قبل از ازدواج مشخص شود. مرد تمايل دارد در كنار خانواده و يا اجتماع باشد، اما خانم هيچ تمايلي ندارد و ترجيح مي دهد همراه همسرش به مسافرت برود و يا برعكس. اين رفتارها بسيار مهم است كه دختر و پسر قبل از ازدواج بايد به آن توجه كرده و تكليف خود را روشن كنند، زيرا عدم تفاهم در اين مقوله، باعث اختلاف مي شود؛ اختلاف هايي كه گاه باعث دلخوري هاي عميق ميان خانواده دو طرف مي شود.
5- قدرت ريسك پذيري

معمولا افرادي وجود دارند كه قدرت ريسك پذيري بسيار بالايي دارند، اما با دختر و يا پسري ازدواج مي كنند كه كاملا محتاط است و تحمل هيچ گونه ريسكي در زندگي خود ندارند. دختر و پسر قبل از ازدواج بايد بدانند كه طرف مقابلشان چقدر قدرت ريسك پذيري دارد. مثلا ممكن است يكي از زوجين شبانه هوس كند كه به شمال برود، اما طرف مقابل چنين در نظر دارد كه بايد از قبل همه چيز فراهم باشد و با برنامه ريزي و هماهنگي هتل و تمام شرايط مهيا باشد، در نتيجه اين اختلاف نظر به مرور مشكل ساز شده و باعث اختلاف مي شود. و يا اينكه يكي از زوجين امكان دارد تمام پس انداز خود را صرف يك معامله اي كه نتيجه آن مشخص نيست، كند و طرف مقابل با چنين كار موافق نباشد. مسلما هيچ دونفري كاملا با يكديگر هماهنگ نيستند اما تفاوت كامل در اين زمينه باعث جدايي عاطفي طرفين مي شود؛ يك نفر بسيار فعال و يك نفر كاملا آرام؛ دو جنس صددرصد مخالف هم! اين دو قطب كاملا متضاد زياد نمي توانند جاذب هم باشند!
6- استاندارد سازي

دختر و پسر بايد از لحاظ درك و تحصيلات و فرهنگ با هم همخواني داشته باشند و حرف همديگر را بفهمند و همديگر را درك كنند.
برخي افراد سعي دارند كه طرف مقابل خود را تحت استانداردهاي خود قرار داده و طبق آن رفتار كنند. بايد مشخص شود كه اين افراد چقدر اصرار دارند كه طرف مقابلشان را وارد استانداردهاي خود كنند و يا چقدر آمادگي اين را دارند كه طرف مقابل را هرچه كه هست بپذيرند. بايد مشخص كنند كه دقيقا چه ملاك هايي را بايد رعايت كرده و با طرف مقابلش زندگي كند. ملاك هايي مانند اينكه چطور لباس بپوشد؟ چطور برخورد كند؟ سركار برود يا خير؟ اين ملاك ها بسيار مهم است و اگر قبل از ازدواج مشخص نشود، مشكل ساز خواهد شد.

بلوغ و سن ازدواج

بلوغ و سن ازدواج
در گذشته، اغلب ازدواج ها بعد از بلوغ جسمی و جنسی دختر و پسر صورت می گرفت که البته در بسیاری جهات پیامدهای منفی در پی داشت، اما چون خانواده ها آنها را مورد حمایت مادی و معنوی قرار می دادند، مشکلات عمده ای پدید نمی آمد؛ ولی امروزه مفهوم زندگی، گستره نیازها، ساختار و کارکرد خانواده و انتظارات متقابل زن و مرد از یکدیگر چنان متحول شده که بلوغ جسمی و جنسی به تنهایی نمی تواند جواب گوی نیازها و مسئولیت های یک زندگی مشترک باشد؛ لذا تعیین سن ازدواج نیاز به بازنگری جدّی، عمیق و همه جانبه دارد. باید به متون دینی، تحقیقات روان شناختی، نیازهای دوره جوانی و نیز به واقعیت های اجتماعی و فرهنگ حاکم بر جامعه توجه شود، تا سنّ مناسب ازدواج معیّن، و راهکارهای لازم برای بهبود و اصلاح وضعیت کنونی ارائه گردد.
سنّ ازدواج در قرآن و روایات

در کلام خداوند، سن معینی برای ازدواج مطرح نشده است، ولی از واژگانی چون «بلوغ»، «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشدّ» می توان به نحوی سن بلوغ و سنّ ازدواج را به دست آورد، كه در واقع، معیار سن ازدواج از نظر قرآن همان قدرت داشتن بر ازدواج، توانایی هم خوابگی و تولید نسل است.
با توجه به روایات و سیره معصومین ـ علیهم السلام ـ که الگوهای شایسته هستند برای ما مهم است كه در تعیین سن ازدواج نیز به آن بزرگواران اقتدا کنیم. طبق آیات، روایات و سیره معصومین ـ علیهم السلام ـ سن ازدواج در دختران بعد از 9 سالگی و در پسران حدود 20 سالگی است؛ اما سؤالی که وجود دارد این است که آیا تنها، رسیدن به این سن کفایت می کند، یا معیارهای دیگری نیز در تعیین زمان ازدواج دخالت دارد؟
شواهد بسیاری نشان می دهد که علاوه بر سن، متغیرهای دیگری در تعیین زمان مناسب ازدواج مورد توجه است که به تبع آنها، معیار سنّی نیز نوسان می یابد. یکی از اصلی ترین معیارهای تعیین سن ازدواج، از نظر شرع[1] و روان شناسان رسیدن به حدّ رشد است که خود، ابعاد مختلفی دارد و ما اینک به توضیح برخی از جنبه های عمده آن می پردازیم:
رسیدن به حد رشد

برای صلاحیت ازدواج از نظر فقه امامیه تنها رسیدن به سن بلوغ کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید رشید هم باشند؛ یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند، تا بتوانند به استقلال و از روی اراده و اختیار عقد ازدواج ببندند.
شهید مطهری درباره شرط بودن رشد برای ازدواج می نویسد:

در فقه و سنت اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند، هم چنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است.[2]
اگر بخواهیم کلمه رشد را به مفهوم عام آن تعریف کنیم، باید بگوییم:

رشد یعنی این که انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگه داری و بهره برداری هر یک از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی را که به او سپرده می شود داشته باشد؛ یعنی اگر انسان در هر مرحله ای از زندگی که دارای یک شأن و منزلت و مقامی است و یا ابزار و وسیله ای را دارد شایستگی اداره و نگه داری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن کار و در آن شأن «رشید» است.[3] حال، آن چیز هر چه می خواهد باشد، همه ی آن اشیایی که وسایل و سرمایه های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد مردی که ازدواج می کند خود ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگی، وسایل و.... به تعبیر دیگر، سرمایه های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حکم سرمایه را دارد.[4]
بنابراین، رشد در مورد ازدواج یعنی شایستگی و لیاقت اداره زندگی، چنان که شهید مطهری در این خصوص می فرماید:
منظور (از رشد در امور ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند؛ یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیت هایی به عهده ی او می گذارد و باید از انجام این مسئولیت ها بر آید.[5]
رشد به معنای یاد شده کاملاً یک امر اکتسابی و قابل یادگیری است. والدین، اطرافیان و فرهنگ جامعه می توانند نقش اساسی در شکل گیری و تحصیل آن داشته باشند.
خلاصه اینکه در تعیین سن ازدواج علاوه بر بلوغ شرعی (جسمی و جنسی) و عقلی، بلوغ اجتماعی و عاطفی و اقتصادی به منظور توانمندی شخص در تدبیر امور خانواده و برنامه ریزی امور اقتصادی را نیز داشته باشد.
توصیه های لازم

1ـ بهتر است جوانان اگر بیم به گناه آلوده نشدن در اثر طغیان و فشار غریزه جنسی ندارند، قدری ازدواجشان را به تأخیر اندازند تا با تلاش هرچه بشتر، شرایط و امکانات لازم را بدست آورند.
2ـ توصیه می شود، قبل از اقدام به ازدواج، آگاهی های لازم در زمینه آیین و وظایف همسرداری و تدبیر امور خانواده را از طریق مطالعه و مشاوره تحصیل نمایند.
3ـ تفاوت های فردی و شخصیتی، نوع تربیت، چگونگی آب و هوا و شرایط اقلیمی در انواع بلوغ تأثیر دارد.
4ـ لازم است توجه داشته باشید که در این امر وسواس زیادی نداشته باشید، داشتن حد معمول عرفی شرایط ازدواج کافی است و نباید بیش از حد ازدواج را به تأخیر بیاندازید؛ چرا که بهترین فصل ازدواج عنفوان جوانی و داشتن شادابی و طراوت زندگی است. ازدواج در آغاز جوانی موجب می شود که با همسر خود انس و الفت بیشتری پیدا کنید، فرزند شما در دوره شادابی و توانایی متولد شود و بتوانید آن را خوب تربیت کنید.
راهکارهایی در تعدیل سنّ ازدواج

1. باید والدین، مربیان و مسؤولان تدابیری در نظر بگیرند که نوجوانان و جوانان در ابعاد مختلف جسمی، جنسی، عقلی، اجتماعی، عاطفی و اقتصادی به طور هماهنگ و متناسب رشد نمایند. آنچه در حال حاضر مشاهده می شود، ناهم ترازی رشد و بلوغ جنسی و جسمی و احساس نیاز به ازدواج، با دیگر ابعاد رشدی، یعنی رشد عقلی، اجتماعی، اقتصادی و عاطفی نوجوانان و جوانان است؛ لذا یا به محض رسیدن به بلوغ جنسی اقدام به ازدواج می نمایند، در حالی که از نظر عقلی، اجتماعی و اقتصادی به حدّ رشد مناسب نرسیده اند و یا سالها پس از رسیدن به بلوغ جنسی منتظر یافتن شغل مناسب، تکمیل تحصیلات و دیگر پیش نیازهای زندگی باقی می مانند که در نتیجه یا اصلاً به آن دست نمی یابند. و یا وقتی به آنها می رسند که دیگر شادابی، طراوت و انگیزه ازدواج را ندارند، در هر دو صورت، زندگی آسیب پذیر و در معرض خطرهای جدّی است.
2. از عواملی که موجب بلوغ جنسی زودرس و احساس نیاز کاذب در جوانان می شود، باید به طور جدی جلوگیری نمود؛ مانند دیدن صحنه های مهیّج، فیلم، ماهواره، اینترنت، روابط دختر و پسر و .... .
3. فرهنگ سازی ازدواج ساده و منطبق با معیارهای اسلامی، یکی از نیازها و راهکارهای اصلی در حل مشکلات ازدواج جوانان است. اگر معیار در ازدواج و انتخاب همسر دستورهای اسلام باشد، اکثر یا هیچ یک از این مشکلات وجود نخواهد داشت. تبعیت از آداب و رسوم نادرست، برخی تحصیلات نامتوازن، روابط بی حدّ و مرز دختر و پسر، بینش غیر دینی که فقط اسباب مادی را در نظر می گیرد، کم رنگ شدن توکل و توجه به خداوند و نیز هزینه های اضافی و تشریفات، از عوامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج محسوب می شوند. این زنجیرهای اسارت آور و دست و پاگیر، متأسفانه در حال گسترش است. باید بینش جوانان و نوجوانان و خانواده ها نسبت به زندگی، ازدواج و.... اصلاح شود تا بتوان مقدمات ازدواج آنان را در زمان مناسب و با الگوگیری از امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ فراهم کرد.
پی نوشتها :
[1] . ر.ک: مرتضی مطهری، مقاله رهبری در اسلام، (انتشارات صدرا، بی تا).
[2] . مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمه ی چهار مقاله ی دیگر، (انتشارات صدرا، بی تا)، ص 120 و 153.
[3] . همان، ص 122.
[4] . همان، ص 122.
[5] . همان، ص 153.

مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

عشق هاي آتشين؛ رهگذر خطرناک در مسير زندگي جوانان

عشق هاي آتشين؛ رهگذر خطرناک در مسير زندگي جوانان
درباره عشق، عظمت و شكوه و يا جنون و بيمارى آن سخن بسيار گفته‌اند، و شايد كم‌تر كلمه‌اى باشد كه اين همه تعبيرات مختلف و متناقض درباره آن شده باشد.
بعضى از نويسندگان بزرگ گاهى آن را به قدرى بالا برده اند كه گفته‌اند:

«عشق، افسر زندگى و سعادت جاودانى است».
(گوته آلمانى)
و يا به گفته «هزيه» عشق معمار عالم است.
«توماس مان» از اثر معجزه آساى عشق سخن گفته و معتقد است كه: «عشق روح را تواناتر و انسان را زنده دل نگه مى‌دارد».
عدّه‌اى از فلاسفه بزرگ شرق، پا را از اين هم فراتر نهاده و عقيده دارند: «هر حركت و جنبشى در جهان است ناشى، از يك نوع (عشق) مى‌باشد، حتى حركات افلاك و كرات عالم بالا»!
و البتّه اگر اين كلمه را به معناى وسيع خود - يعنى هر نوع كشش و جاذبه فوق العاده - تفسير كنيم بايد گفتار آن‌ها را تأييد كرد، چه جاذبه‌اى از جاذبه عمومى نيرومندتر و بنابراين چه عشقى از آن آتشين‌تر؟!
در برابر اين همه تعبيرات و تفسيرهاى جالب، عده‌اى ديگر از نويسندگان و فلاسفه، زننده ترين حملات و اتهامات را نثار «عشق» كرده و آن را تا سرحدّ يك بيمارى نفرت انگيز تحقير نموده‌اند.
يكى از نويسندگان معروف شرق مي‌گويد: «عشق مانند سل و سرطان و نقرس، بيمارى مزمنى است كه آدم عاقل بايد از آن فرار كند»!
بعضى ديگر همچون «كوپرنيك» دانشمند معروف فلكى كه خواسته است در تحقير خود، جانب عشق را كمى نگه دارد، گفته است: «عشق را اگر يك نوع جنون ندانيم لا اقلّ عصاره‌اى از مغزهاى ناتوان است»!
اين تفسيرهاى فوق‌‌العاده ضد و نقيض را آن هم درباره كلمه‌اى كه از متداول ترين كلمات در ادبيات و شعر و حتى سخنان روزمره است، نبايد حمل بر تناقض در قضاوت در مورد يك واقعيت معين دانست بلكه اين اختلاف، در واقع، از اختلاف در زوايه ديد قضاوت كنندگان سرچشمه مى‌گيرد.
يعنى هر يك از اين نويسندگان و دانشمندان در واقع يكى از چهره‌هاي عشق را كه شايد در زندگى خود بيش‌تر با آن مواجه بوده است مورد بحث قرار داده، در اين صورت بايد اعتراف كرد كه:
اگر منظور از عشق يك كشش و جاذبه نيرومند و خارق العاده ميان دو انسان، يا به طور كلى دو موجود (اعم از انسان، حيوان، گياه و موجود بى جان) در مسير يك هدف عالى بوده باشد چه از آن بالاتر تصوّر مى‌شود؟!
زيرا قدرت خلاقيت آن به قدرى عجيب است كه مى‌تواند هر مانعى را تحت الشعاع خود قرار دهد و به سرعت همه موانع را در مسير تكامل پشت سر بگذارد.
تمام تحسين هايى كه از عشق شده به خاطر همين خلاقيت و نيروى عظيم و بى نظير آن است، چنان كه مى‌دانيم بسيارى از عالى ترين شاهكارهاى ادبى معمارى، و هنرى به معناى واقعى در سايه چنين جاذبه‌اى به وجود آمده است.
امّا اگر منظور از عشق، جاذبه و كشش نيرومندى باشد كه دو انسان را به گناه، آلودگى، و سقوط در لجنزار عصيان و فحشا بكشاند هر چه در مذمت آن گفته شود كم است؛ زيرا لكه‌هاي ننگ آن، چنان پررنگ و ثابت است كه به اين آسانى پاك شدنى نيست.
و اگر منظور، آن جاذبه ديوانه كننده‌اى باشد كه عقل را به كلى ويران كرده، از كار مى‌اندازد، و انسان بر اثر آن دست به هر كار جنون آميزى مى‌زند، هر چه درباره تحقير آن نيز گفته شود بجاست.
خلاصه عشق از دريچه‌هاي ديد مختلف، چهره‌هاي فوق العاده گوناگون دارد. بنابراين هم ستايش‌ها و هم تحقيرهاى آن هر دو بجاست.
در زير لفافه شاعرانه «عشق»

موضوعى كه در اين جا توجّه به آن براى همه جوانان پاكدل نهايت ضرورت را دارد اين است كه امروز در زير لفافه زيبا و شاعرانه «عشق» چه جنايت‌ها و تبهكارى‌ها كه نمى‌شود، و چه آلودگى‌ها كه به نام عشق مقدّس انجام نمى‌گردد.
هر آلوده دامن هوسباز و شهوترانى، خود را در لباس عاشق صادق كه به اصطلاح «گواهش دل چاك چاك اوست» و در دستش «جز اين سند پاره پاره نيست»! جا مى‌زند.
هر فريبكار دو روى ديو صفت كه نظرى جز اشباع شهوات سركش حيوانى خود ندارد، با استفاده از شاخ و برگ‌ها و توصيف‌هاي شاعرانه همين «كلمه» به مقاصد شوم شيطانى خويش جامه عمل مى‌پوشاند و به همين دليل پس از آن كه به اهداف كثيف خورشيد، ماسك از چهره واقعى او برداشته مى‌شود، آن‌چه را گفته بود همه و همه را فراموش مى‌كند، درست مانند ظرف بزرگ آبى كه وقتي يك مرتبه آن را وارونه كنند، قطره‌اى از آن عواطف پاك و عشق‌هاي آتشين و سوزان باقى نمى‌ماند، و اثرى از آن قلب لبريز از محبّت، و چشم‌هاي بيمار از بيمارى عشق، و هزاران ادعاى ديگر ديده نمى‌شود.
آن گاه معشوق فريب خورده و پشيمان مى‌ماند با يك دنيا اندوه و حسرت و غم!
جوانان بايد با دقّت هر چه بيش‌تر مراقب اين «مدعيان دروغين عشق» باشند؛ مدعيانى كه سرمايه‌اى جز دروغ و فريب و خدعه ندارند و چه بسا قلب مملوّ از عشق سوزانشان را در آنِ واحد در چندين جا گرو گذاشته‌اند! و با هزار تزوير و نيرنگ همه جا خود را عاشقى صادق و يكه شناس! قلمداد نموده‌اند.
بايد توجّه داشته باشند كه از اين قماش افراد در محيط امروز، بسيار زيادند، همين‌ها هستند كه گاه وقاحت را به جايى مى‌رسانند كه مثلا نامه واحد مملوّ از دروغ‌ها را كپي كرده، در آن واحد براى چند دختر مى‌فرستند و در همه جا لباس «عشق مقدّس» بر تن كرده تمام قامت خود را در آن فرو برده‌اند، ولى در زير اين نام هزار گونه جنايت مرتكب مى‌شوند.
نه تنها دختران جوان بلكه پسران نيز بايد مراقب اين دام‌هاي گوناگون كه به نام «عشق پاك» بر سر راه آن‌ها نهاده مى‌شود باشند؛ دام هايى كه پس از افتادن در آن اغلب رهايى وجود ندارد، و كفاره يك لحظه غفلت، خوش بينى بي‌جا، و تسليم الفاظ رياكارانه توخالى شدن را گاهى در يك عمر هم نمى‌توان پرداخت کرد.
بخصوص كسانى كه از نظر «محبّت» كمبود دارند و در «محروميت» به سر برده اند، خيلى زود تسليم اين اظهار عشق‌ها و محبّت‌ها مى‌شوند، و همين محروميت‌ها سبب مى‌شود كه زود فريب بخورند و به دام افتند، اين‌ها بايد بيش از ديگران مراقب باشند.
حضرت آيت‌ا... مكارم شيرازي

مراحل انتخاب همسر

مراحل انتخاب همسر
قبل از شناخت فرد مقابل، لازم است تمام ملاک ها و معیارهای انتخاب همسر را بدانید. پس از این مرحله وارد مرحله شناخت طرف مقابل و راه های آن با توجه به ملاک های لازم می شوید. آنچه در ذیل می آید راه های شناخت فرد مقابل و خانواده اش است. این مراحل باید یکی پس از دیگری اجرا گردد و در کلیه موارد با توجه به قوانین عرفی، شرعی و اخلاقی و به قصد یافتن تناسب ها و سنخیت ها، برای تشکیل مقدس ترین پیوند و نهاد می باشد.
مرحله اول؛ تعیین معیار و هدف:

تعیین معیار و هدف برای گزینش همسر، همانند داشتن چراغ روشن برای وسیله نقلیه در جاده تاریک است. خیلی از والدین و به خصوص جوانان، نسبت به جایگاه این دو عنصر (هدف و معیار) در سرنوشت انسان بی توجّه اند. چه بسیار خانواده هایی تشکیل می شوند که طرفین یا هدف مشخصی از ازدواج ندارند و یا در اثر نداشتن معیار روشن، به صورت تصادفی در زیر یک سقف قرار می گیرند و در نتیجه، از استحکام لازم برخوردار نیستند و با کوچکترین لغزشی سقوط می کنند. بنابراین ازدواجی که فقط با معیار ناقص «زیبائی» یا «تمکّن مالی» شکل گرفته باشد، به پایداری و موفقیت آن چندان امیدی نیست.[1]
مرحله دوم؛ تحقیق:

بعد از آن که با معیارهای مشخص سراغ کسی رفتیم نوبت تحقیق و پرس و جو در تمام جوانب طرف مقابل فرا می رسد باید با امر مهم تحقیق صوری و ظاهری برخورد نشود، چون مساله یک عمر زندگی است. روحیات، برخوردها، نسب و گذشته فرد مقابل، تأثیر مستقیمی در زندگی آینده انسان خواهد داشت.
همان گونه که نباید بدون دلیل و شناخت کافی، کسی را به عنوان همسر پذیرفت، نباید هم بدون دلیل و شناخت کافی، او را ردّ کرد. ممکن است این فردی را که ردّ می کنیم، فرد صالح و مناسبی باشد و با از دست دادن او، دیگر فردی به خوبی او نصیبمان نشود.[2]
راه های تحقیق عبارتند از 1. شناسایی چگونگی و صفات خانوادگی و بستگان نزدیک شخص که در فامیل عمومیت دارد. 2. تحقیق از روحیات فرد بوسیله خویشان و همسایگان فرد. 3. تحقیق از دوستان نزدیک او. 4. از طریق مدیران و معلمان او 5. از افرادی که او را می شناسند، حتی افرادی که رابطه خوبی با او ندارند. 6. تحقیق در محل کار.
البته تحقیق وسیله ای برای پیش آگاهی می باشد. و تا گفته های این افراد مذکور از راه های دیگر ثابت نشود، نباید مورد توجّه و عمل قرار گیرد. و همچنین بهتر است از افراد زیادی بپرسید تا نتیجه به واقعیت نزدیک تر شود.[3]
مرحله سوم؛ فرستادن پیک:

اگر تا اینجا اطلاعاتی کسب کردید که به طور اجمالی تناسب و سنخیت شما با فرد مورد نظر را تأیید می کند نوبت می رسد به این که دختر و پسر و خانواده هایشان، چند نفر از خویشان و آشنایان را بر می گزینند و به منزل و مکان فرد مورد نظر بفرستند، تا اطلاعات خانوادگی و خصوصیات دختر و پسر را بدست آورند. افراد پیک هم افراد با تجربه و هم افراد جوان باید در بین شان باشد.[4]
مرحله چهارم؛ دیدن عکس طرف مقابل:

بعد از پیمودن راه های قبلی اگر نتیجه مساعد باشد و دختر و پسر همدیگر را ندیده باشند، دیدن عکس های یکدیگر می تواند در افزایش شناخت و رسیدن به تصمیم نهایی مؤثر باشد.[5] كه این كار توسط پیك های امین، انجام می شود.
مرحله پنجم؛ گفتگو و ملاقات:

اگر مراحل قبلی به خوبی سپری شد و نظر دختر و پسر و خانواده هایشان مساعد بود. گام بعدی كه آخرین مرحله شناخت قبل از ازدواج و مهم ترین و مؤثرترین مرحله شناخت، همین دیدار و گفتگوی دختر و پسر می باشد. این گفتگو می تواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت گیرد. غیرمستقیم مانند نوشتن نامه یا تلفن زدن می تواند بخشی از ابهامها و دغدغه های طرفین را برطرف نماید.
در گفتگوی مستقیم، تعداد جلسات هرچه بیشتر باشد شناخت بیشتر حاصل می شود. دستور کار جلسه گفتگو به این ترتیب می باشد: 1. بیان خط مشی کلی زندگی آینده 2. گفتگو درباره اهداف آینده 3. بیان صادقانه صفات و اخلاق و خصوصیات خود 4. بیان خواسته ها و انتظارات طرفین از همدیگر 5. بیان نظرات خود درباره چگونگی برخورد و رفتار و رابطه با خانواده و بستگان و خویشان یکدیگر 6. طرح نظرات خود درباره فرزندان 7. بیان عیب و نواقص و بیماری های خود 8. دیدن زیبائی های ظاهری همدیگر بدون سوء نیت.[6]
در لابه لای گفتگوهای صمیمانه بین دختر و پسر، می توان به زوایای پنهانی شخصیت فرد پی برد.
خوب است در این دیدار، دیدگاه کلی خود از زندگی و برخی از انتظارات مهم و اساسی و ... را برای یکدیگر بگویید و بشنوید و جمال ظاهر و باطن او را ببینید و بپسندید.[7]
نکته های دیگر:

1ـ سعی کنید نکات مثبت و منفی فرد مورد نظر را پس از جلسه یادداشت نموده، تا در مرحله تصمیم گیری مورد ارزیابی قرار گیرد. باید توجه داشت که خوبی ها هیچ گاه در یک فرد جمع نمی شود، باید فرد مورد نظر را در مجموع مورد ارزیابی قرار داد.
2ـ لازم است در جریان انتخاب، در تمام مراحل بررسی، تحقیق و شناسایی از کمک، راهنمایی و مشورت پدر و مادر و برخی از اقوام یا مشاوران فهمیده و دلسوز بهره مند شوید.
3ـ نباید بدون مشورت و موافقت پدر و مادر خود ـ حتی المقدور ـ اقدامی نمایید؛ زیرا آنان تجربیات بیشتری دارند و قطعا صلاح فرزند خود را می خواهند و در صورت عدم موافقت، روابط آنان در آینده، با همسر فرزندشان سرد و تیره خواهد شد و مشکلاتی برای هر یک از زوجین پدید خواهد آمد.
4ـ مشاوره ازدواج و کمک از متخصص در این زمینه بسیار مطلوب است.
5ـ چنان چه به این تصمیم رسیدید که پیوند حاصل نشود، سعی کنید عوامل این تصمیم را پنهان دارید و تلاش کنید تا شخصیت طرف مقابل و خانواده اش حفظ شود.
دانستنی های بیشتر درباره انتخاب همسر:

پیش از ازدواج راجع به مشخصات همسر آینده خود خوب فکر کنید.
داشته ها، سلایق و استعدادهای خود را با همسر ایده آل ذهنی خود مقایسه کنید.
تناسب بین سطح تحصیلات شما با همسر آینده تان می تواند خیلی از مشکلات احتمالی را پیشگیری نماید.
تناسب سنی شما با همسرتان، زندگی لذتبخش و قابل پیشرفتی را برای شما رقم خواهد زد و نقش مؤثری در استمرار آن خواهد داشت.
اختلاف فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و .... گرایش و نگرش و سلایق متفاوت در پی خواهد داشت.
توجه بیش از اندازه به زیبایی و یا سطح تحصیلات نباید شما را از دیگر صفات لازمه یک همسر خوب غافل کند.
به منظور داشتن یک زندگی آرمانی و هدفمند، همسری همراه با اهداف عالیه خویش انتخاب نمایید.
پایبندی به اعتقادات مذهبی، راهگشای بسیاری از اختلافات احتمالی خواهد بود.
مسئولیت پذیری، توانمندی و سخت کوشی، آسایش و خوشبختی زندگی آینده شما را تضمین خواهد کرد.
تحقیق راجع به خانواده و گذشته شخص مورد نظر تان را به بزرگترهای فامیل واگذار نمایید.
پدر و مادر و بزرگترهای فامیل می توانند معیارهای مهم یک همسر خوب را به شما معرفی کنند.
تامل، دقت، تفکر، توکل و عدم تعجیل در انتخاب، از پشیمانی های بعدی تا حدی جلوگیری خواهد کرد.
تعالیم دینی ما، «هم کفو بودن طرفین» یعنی تناسب اقتصادی، فرهنگی، سنی، تحصیلی و .... را ملاک اصلی انتخاب همسر بیان داشته است.
از انتخاب آنی، خیابانی، تلفنی، اینترنتی و ... همچنین از وسواس بیش از حد جدا پرهیز نمائید و به فكر تبعات منفی بعد از آن باشید.
در انتخاب همسر توجه به موانع نکاح موضوع مواد 1034 تا 1061 قانون مدنی لازم است.
پی نوشتها :
[1] . برای آگاهی از معیارهای انتخاب همسر به کتاب جوانان و انتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری و همچنین به كتاب انتخاب همسر، ابراهیم امینی، امیر کبیر، چاپ هشتم، 1383، ص 97 رجوع کنید.
[2] . امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات امیر کبیر، چاپ هشتم، 1383، ص 97.
[3] . مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسایان، چاپ بیست و دوم، 1383، ص 186.
[4] . همان، صفحه 189.
[5] . جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، ص161.
[6] . رفیعی، مهدی، طلوع آشنایی، بوستان کتاب، قم، چاپ دوم، 1380، ص 62.
[7] . معاونت تربیتی، رهنمودهایی برای ازدواج جوانان، قم، مؤسسه امام خمینی ـ رحمه الله ـ، 1384، ص 29.

مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

استخاره کنیم یا تحقیق؟

استخاره کنیم یا تحقیق؟
آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم می‌شود استخاره کرد؟ این پرسش در شرایطی که استخاره برای ازدواج و انتخاب همسر بین مردم رواج بسیاری دارد، مطرح می‌شود.
استخاره کنیم یا تحقیق؟

حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: چون یکی از شما در پی کاری برآمد، باید پیش از مشورت با مردم، با پروردگار بزرگ رایزنی کند. رایزنی یعنی اینکه نخست از خداوند طلب خیر می‌کنی، آنگاه به مشورت با مردم می‌‌پردازی. زیرا وقتی کاری با خداوند آغاز شود، پروردگار خیر را بر زبان بندگانش جاری می‌سازد.
استخاره به معنی لغوی طلب خیر کردن است. یعنی از خداوند طلب خیر کنیم و بخواهیم خیر خود را بر زبان شخصی که می‌خواهیم با او مشاوره و راهنمایی بخواهیم، جاری کند.
استخاره در منابع دینی و گفته‌های ائمه معصوم جایگاه مشخصی دارد و تنها در موارد خاصی توصیه می‌شود. این روز‌ها استخاره به شکل‌های مختلفی رواج دارد که البته در صحت آن‌ها اطمینانی نیست. افراد به شکل‌ها و هدف‌های مختلف بدون آگاهی از شرایط و قوانین استخاره می‌گیرند.
اما آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم می‌شود استخاره کرد؟ در چه شرایطی؟ بعد از استخاره برای ازدواج باید به نتیجه آن عمل کرد؟ این پرسش‌ها در شرایطی که استخاره برای ازدواج و انتخاب همسر بین مردم رواج بسیاری دارد، مطرح می‌شود.
زمانی باید سراغ استخاره برویم که قبل از آن از قوه عقل و تعقل در درجه اول و در درجه دوم از پتانسیل همفکری با دوستان، آشنایان و نزدیکانمان بهره‌مند شده و به نتیجه‌ای نرسیده باشیم. یعنی در درجه اول عقل خود را به کار بگیریم
نگاه اول: عقل و مشورت مقدم بر استخاره است

حجت الاسلام سید علی بنی صدر، محقق، کار‌شناس مذهبی: در روایات به استخاره برای هر امری تصدیق شده است. در روایات آمده که معصومان استخاره را بدون اشکال دانسته‌اند، حتی خود ائمه معصوم در این زمینه دستوراتی داده‌اند.
نکته‌ای که در مورد استخاره مطرح است این است که به نتیجه استخاره باید عمل کرد. یعنی اگر استخاره بد آمد، تا جایی که ممکن است با آن مخالفت نشود. این حرف نشان از این دارد که نتیجه استخاره موهوم و پوچ نیست و امری واقعی است. اما باید نکته‌ای را مد نظر داشته باشیم: زمانی باید سراغ استخاره برویم که قبل از آن از قوه عقل و تعقل در درجه اول و در درجه دوم از پتانسیل همفکری با دوستان، آشنایان و نزدیکانمان بهره‌مند شده و به نتیجه‌ای نرسیده باشیم. یعنی در درجه اول عقل خود را به کار بگیریم.
فکر باطل دیگری درباره استخاره وجود دارد این است که افراد کاری را شروع کرده‌اند و می‌خواهند بدانند کارشان به ثمر می‌رسد یا نه و برای آن استخاره می‌گیرند. وقتی جواب آن خوب آمد با خودشان می‌گویند کارم به نتیجه خوب می‌رسد. استخاره برای این مواقع نیست. استخاره برای زمانی است که نمی‌دانیم انجام دادن کاری درست یا غلط است.
در ازدواج مشورت بر استخاره ارجح است

در مورد استخاره برای ازدواج می‌توانیم بگوییم، مهم‌تر از استخاره، مشورت، تحقیق و تفکر است. باید این موارد را مقدم بر استخاره بدانیم و استخاره را برای آخر کار بگذاریم. یعنی اینطور نباشد که‌‌ همان اول کار بدون اینکه تحقیقی کرده باشیم، استخاره کنیم. اول باید تحقیق کرد. عقل و مشورت در این مورد، مقدم بر استخاره می‌دانیم، یعنی تا جایی که ممکن است از تفکر، تعقل و تحقیق بهره‌مند شوید، بعد سراغ استخاره بروید. در بحث ازدواج تحقیق از دیگر موارد مهم‌تر است. بهترین استخاره، در همه مورد استخاره» ذات الرقاع «است که دستور کامل آن از قول امام معصوم در مفاتیح آمده است.
نگاه دوم: اول عقل، بعد مشورت

حجت السلام علی مختار آبادی، کار‌شناس مذهبی و مشاور خانواده: خداوند به ما عقل و فکر داده است. بزرگان گفته‌اند اگر می‌خواهید کاری انجام بدهید، اول فکر کنید، بعد از مشورت کردن بهره بگیرید، اما اگر همچنان بر سر دوراهی ماندید و نتوانستید تصمیم بگیرید، می‌توانید استخاره کنید و از خداوند نظر و کمک بخواهید، این قوانین در مورد استخاره برای ازدواج هم صدق می‌کند. در بعضی روایات آمده است هر وقت در کاری نیاز به مشورت دارید، یک دور تسبیح بگویید» استخیر الله «بعد با هر کسی که خواستید مشورت کنید، خداوند خیر را بر زبان او جاری می‌سازید. موارد استخاره هم در قرآن هم آمده است.
نگاه سوم: مسوول عواقب عمل به استخاره خودمان هستیم

حجت السلام ابولقاسم آذرسا، مسوول عقیدتی قرارگاه سازندگی خاتم النبیا (ص)، کار‌شناس مذهبی و مشاور خانواده: استخاره جایگاه خاص و ویژه خودش را در دیدگاه علما دارد. باید گفت بعد از تحقیق، تفحص، تفکر و تعقل می‌شود سراغ استخاره رفت.
رویکرد به استخاره نباید در ابتدای انتخاب باشد. یعنی بعد از تحقیق، تفحص و تعقل در حالت حیرانی و وقتی که شبهه‌ای راجع به مطلبی داریم به سمت استخاره می‌رویم تا از حیرانی بیرون بیاییم.
استخاره جای عقل را نگیرد

استخاره نباید جایگاه تفکر و تعقل را بگیرد. پرسشی که خداوند از تکالیف ما در این دنیا دارد بر اساس میزان تعقل و اندیشه‌ای است که به ما عنایت کرده است. بنابراین در مشکلات دنیا باید از تعقلمان استفاده کنیم. وقتی انسان این مسیر را طی کرد و باز به نتیجه نرسید برای خروج از تحیر و ابهام خداوند متعال دری را برای او باز گذاشته که می‌تواند به قرآن تفال بزند یا با استفاده از تسبیح پشت پرده‌ای را که انسان از آن مطلع نیست بداند و با مشاوره از خداوند در واقع طلب خیر کند.
در امر مهمی مثل بحث ازدواج گرایش افراد باید بر رفتار عقلانی و استفاده از عقل باشد، اختیارهای ما بر اساس میزان عقلی است که به ما داده شده و به‌‌ همان میزان مسوول هستیم. باید در ازدواج ابتدا تحقیق و تفحص کرد، با افراد اهل مشاوره کرده و معیار‌ها را به دست بگیرند. نه اینکه فرد بدون داشتن معیار با استفاده از قرآنی که در دست دارد بخواهد بداند ازدواج با فردی خوب است یا خوب نیست.
باید بعد از تحقیق و مشورت خانواده‌ها با یکدیگر و در میان گذاشتن نظرات و دیدگاه‌های خود با یکدیگر گزینه مورد نظر خود را مورد بررسی قرار دهند. وقتی در حالت تحیر باقی ماندند سراغ استخاره می‌روند و مشاوره‌ای با خدا انجام می‌دهند و تا از پشت پرده‌ای که ممکن است خداوند برای بنده‌اش رو کند باخبر شوند.
عمل به استخاره واجب نیست

عمل به جواب استخاره بر انسان واجب نیست. یعنی واجب نیست که حتما به آن عمل شود. اما وقتی انسان برای مشاوره به سوی کسی رفت که به او اعتماد دارد و آگاه است و طلب خیر می‌کند، شرط ادب این است که (اگر استخاره در شرایط درست گرفته شده باشد) مطابق آن عمل شود، اما عمل به آن واجب نیست.
نتیجه می‌گیریم که فرد بعد از تحقیق و تفحص و طی کردن همه مراحل در ‌‌نهایت می‌تواند سراغ استخاره برود.
مجموعه این عوامل می‌تواند انتخابی مناسب را رقم بزند. اما عواقب انتخاب بر عهده خود فرد است. یعنی نمی‌شود شخص مسوولیت عواقب انتخاب‌اش را به دیگران واگذار کند. برای مثال شخص استخاره بگیرد و بعد‌ها هر مشکلی پیش آمد آن را به خداوند نسبت دهد. نمی‌شود گفت آن مشکل ثمره مشورت با خداوند است.
برگرفته از برنا

مجلس عقد و عروسی

مجلس عقد و عروسی
اسلام برای تحقق ازدواج و شکل گیری کانون خانواده که به یقین بهترین وسیله حفظ عفت عمومی و سالم سازی جامعه انسانی است، دختر و پسر جوان را موظف نموده است که در شرایط خاصی ازدواج کنند و یک سلسله آداب و شرایط را مراعات نمایند تا نخستین روز زندگی خود را به دور از هر گونه پلشتی و نابهنجاری رفتاری شروع کرده باشند.
متأسفانه در عصر حاضر پیرایه ها و وصله های ناهمگونی بر دامن پاک و زیبای این انتخاب نیک و خدا پسندانه یعنی ازدواج، زده شده است، از جمله ولخرجیها و تشریفات عقد و عروسی و ...که گاه سرسام آور و تکان دهنده است.
بهترین الگوی ما در زمینه مجلس عقد و عروسی ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ است. از این رو با بیان چگونگی و کیفیت برگزاری مراسم عروسی دختر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و توصیه های پیشوایان دین ـ علیهم السلام ـ در این زمینه را به اختصار پی می گیریم:
پیامبر(ص) با ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا (س) خط بطلان بر عقاید خرافی زمان خود کشید و سنّت خویش را بر سهولت و آسانی ازدواج قرار داد.
1. آن حضرت اتاق ام سلمه را برای شب عروسی علی و زهرا ـ علیهما السلام ـ برگزید.
2. رسول اکرم (ص) به همسرانش دستور داد تا زهرا (س) را مناسب شأنش آرایش کنند.
3. رسول اکرم (ص) دامادش را موظف فرمود، غذای نیکویی برای اهل خود فراهم کند. البته پدر عروس تهیه گوشت و نان این عروسی را عهده دار شد و تهیه روغن و خرما را به علی (ع) وانهاد.
4. با فراهم شدن مقدمات پذیرایی، پیامبر (ص) آستین بالا زد و خرما را در میان روغن می آمیخت، آنگاه به علی (ع) فرمود: هر که را می خواهی دعوت کن.[1]
5. به دستور پیامبر، مراسم عقد و عروسی زهرا و علی در مسجد برگزار شد.[2] و به دستور و سفارش ایشان بلال مردم را به سمت مسجد فراخواند،[3] تا مردم به صورت عملی شاهد شکل گیری ازدواج برترین زن جهان و برترین مرد ـ پس از پیامبر (ص) باشند و از این شیوه الگو برداری کنند.
با چنین نگرشی مسجد تنها جای روضه خوانی و مجالس عزا نخواهد بود، از پی آمدهای نیک این سنّت، تشویق مردم به استقبال از مساجد است. برگزاری مراسم ازدواج در چنین مکان های مقدسی افزون بر این که گویای تقدس امر ازدواج می باشد، سبب جذب مردم به مکان های مقدس است. البته باید حفظ حرمت و شأن مساجد نیز مورد توجّه قرار گیرد.
6. برگزاری مراسم ازدواج به صورت آشکار[4] مورد سفارش قرار گرفته است.
7. ولیمه دادن در عروسی امری مستحب و پسندیده است. چنان که از حضرت رسول اکرم (ص) نقل شده است که: «از سنّت پیغمبران اطعام دادن در وقت ازدواج است.»
8. پذیرایی ولیمه از میهمانان در روز.[5]
سفارش شده ولیمه عروسی در روز داده شود تا آسایش کسی در معرض خطر قرار نگیرد، واقعاً انسان از این دقت و ظرافتی که در دستورات اسلامی به کار گرفته شده، لذت می برد، رفتار ناشایستی که بعضی از مسلمان ها در نیمه شب به راه میاندازند و آسایش و آرامش دیگران را نادیده می گیرند، چگونه قابل توجیه است؟!!
9. به عروسی در شب سفارش شده است . امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «عروس های خود را شبانه به خانه شوهر ببرید و هنگام ظهر طعام دهید.»[6]
10. همراهی بدرقه عروس تا خانه داماد، در مراسم عروسی علی ـ علیه السلام ـ و زهرا ـ علیها السلام ـ داماد پیش از عروس، فاطمه ـ علیها السلام ـ به دنبالش و پیامبر (ص) در پی فاطمه روان بودند و مهار مرکب زهرا ـ علیها السلام ـ به دست سلمان فارسی بود. عدّه ای از زنان بنی هاشم، همسران پیامبر، زنان مهاجر و انصار همراه زهرا ـ علیها السلام ـ بودند.
11. رسول اکرم (ص) در شب عروسی حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ به دختران عبد المطلب و زنان مهاجرین و انصار سفارش کردند که همراه فاطمه ـ علیها السلام ـ باشند و خوشحال بوده و بخوانند و تکبیر گویند و ستایش خداوند به جای آورند و از گفتن آن چه خوشنودی خداوند در آن نیست، بپرهیزند. طبق نقل تاریخ در این جشن ام سلمه، عایشه، حفصه، معازه خدمت حضرت زهرا (س) اشعاری خواندند، بنابر این جشن باشکوه و به یاد ماندنی برپا شد، و مؤمنین در شادی رسول خدا (ص) سهیم شدند.[7]
توصیه های دیگر

1ـ دختر و پسر جوانی که پیش از ازدواج با هم به توافق رسیده اند و افق فکری و فرهنگی خویش را نزدیک به هم یافتند، می توانند در نحوه برگزاری مراسم نیز به توافق برسند و در صورتی که اطرافیان در صدد برگزاری نامطلوب مراسم بر آمدند، آنان را از هدف و برنامه خویش آگاه سازند و به آنان بفهمانند که حاضر نیستند به خاطر خوش گذرانی عدّه ای انگشت شمار اولین برگ زرین از عمر مشترکشان را با گناه آلوده نمایند.
2ـ عروس و داماد سعی کنند مجلس زنانه را از مردانه کاملاً جدا کنند تا از اختلاط مرد و زن در منازل خصوصی، تالار و سالن های عمومی جلوگیری نمایند. از پخش آواز، غنا و موسیقی های مطرب و غیر مشروع و رقاصی و بی عفتی ها دوری کنند. در فیلمبرداری و عکاسی مراعات حدود شرع شده، هرگز والدین عروس و داماد و خود زوجین شقاوت خویش را با برانگیختن خشم خداوند در نخستین روز شکل گیری زندگی خود سبب نشوند.
3ـ پیشنهاد می شود در برگزاری این مراسم از مداحان و مولودی خوان ها دعوت شود، تا با خواندن اشعار نغز، پربار و عبرت آموز در مقام و منزلت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ فضای معنوی و شادی بخش ایجاد کنند. دعوت از سخنرانانی که در این زمینه می توانند جمع حاضر را شاد و خندان نگاه دارند، اجرای نمایش کمدی، گفتن جوک و لطیفه های خنده دار و .... نیز از جمله راه کارهای دیگر نشاط در مجالس عقد و عروسی است.
4ـ مستحب است، مراسم عروسی روز جمعه باشد. چنان که از حضرت علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که روز جمعه روز خواستگاری و نکاح است.
5ـ از گرفتن مراسم عروسی در روز های مکروه پرهیز کنید، از جمله:
الف ـ هنگامی که قمر در عقرب است، امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «کسی که هنگام قمر در عقرب ازدواج کند، نیکی نمی بیند». سه شب آخر ماه قمری که ماه دیده نمی شود، طبق بعضی روایات، ازدواج و آمیزش در چنین وقتی، موجب سقط جنین خواهد شد.[8]
پی نوشتها :
[1] . ر.ک: شیخ عباس قمی، بیت الاحزان فی ذکر احوالات سیده نساء العالمین فاطمه زهرا (س) ، (قم: انتشارات سید الشهداء، 1404ق)، صص 35ـ 33، محمدی اشتهاردی، ترجمه بیت الاحزان، صص 59ـ 58.
[2] . همان، ص5.
[3] . ر.ک: محمد مهدی اشتهاردی، ازدواج و شیوه همسرداری از دیدگاه اسلام، (تهران، انتشارات کتاب یوسف، 1378)، ص 5.
[4] . النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج14، ب 43، ح 16523 و ح 16500، ص 213.
[5] . الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج20، ب 37، ح 25114، ص 91.
[6] . محمد مهدی اشتهاردی، ازدواج آسان، قم، انتشارات نبوی، 1371، ص 242.
[7] . بابایی آملی، ابراهیم، داستان ازدواج معصومین ـ علیهم السلام ـ ، بنیاد پژوهش های علمی و فرهنگی نور الأصفیاء، چ سوم، صص 112ـ 108.
[8] . ازدواج آسان، صص 250ـ 241.

مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

ازدواج كنيد به نفع شماست

ازدواج كنيد به نفع شماست
دلايل زيادي براي تداوم يك ازدواج وجود دارد. انسان موجودي اجتماعي است كه از تنهايي مي ترسد و نمي تواند در اين شرايط از تمام توانايي هاي خود استفاده كند.
انسان ذاتاً به دنبال ارتباط برقرار كردن با ديگران و زندگي كردن در جمع مي باشد. او در تنهايي احساس ناامني مي كند و نمي تواند به بقاي خود ادامه دهد.
بهترين راه مقابله با تنهايي تشكيل زندگي زناشويي است.
با ازدواج رابطه اي مستحكم ميان دو جنس مخالف ايجاد مي شود كه اين امر مورد تاييد قانون و جامعه است.
در واقع ازدواج فوايد زيادي براي زوجين دارد:
زندگي در كنار يكديگر

در يك ازدواج دو فرد با تلاش يكديگر خانه اي مشترك بنا مي كنند. آنها زير يك سقف به زندگي خود ادامه مي دهند و ديگر احساس تنهايي نخواهند كرد. زوجين مي توانند هر زمان كه بخواهند با يكديگر حرف بزنند و از حضور هم لذت ببرند.
تقسيم وظايف

زندگي در كنار يكديگر مزاياي زيادي دارد. در زندگي زناشويي وظايف تقسيم مي شود. معمولا زن كارهاي خانه مثل نظافت و پختن غذا را برعهده دارد و مرد نان آور مي باشد. اين مسأله باعث مي شود هر كدام از زوجين به روي مسئوليت خود تمركز كند و كارها به خوبي پيش برود.
احساس امنيت اجتماعي

وقتي دو نفر ازدواج مي كنند در دارايي هاي يكديگر سهيم مي شوند. بدين ترتيب قدرت خريد آنها افزايش مي يابد و زندگي آسوده تري خواهند داشت. در صورتي كه هر دو طرف شاغل باشند بر ميزان دارايي آنها افزوده مي شود.
حمايت عاطفي

شايد بتوان مهم ترين ويژگي ازدواج را حمايت عاطفي دانست. زوجين در رازهاي يكديگر شريك مي شوند و مسأله اي را از هم پنهان نمي كنند. آنها در مورد مسائل كوچك و بزرگ زندگي با يكديگر بحث كرده و به جنگ مشكلات مي روند.
وقتي يكي از طرفين دچار افسردگي مي شود و يا مشكلي روي مي دهد از حمايت همسر خود برخوردار خواهد شد. ازدواج موقعيتي است كه در آن هر دو طرف برنده هستند. تحقيقات نشان مي دهد افراد متأهل نسبت به افراد مجرد عمر طولاني تري دارند و كمتر دچار بيماري مي شوند.
پرورش كودكان

زن و مرد پس از ازدواج مي توانند كانون گرمي را تشكيل دهند كه كودكان با زندگي در آن به بزرگسالاني آتيه دار تبديل مي شوند. كودكان در اين خانواده ها از حمايت والدين خود برخوردارند و از نظر روحي انسان هاي سالمي بار مي آيند.
پدر به كودك خود انضباط مي آموزد و امنيت فيزيكي اش را تضمين مي كند و در ضمن به راهنمايي او مي پردازد و مادر نيز عشق، محبت و مهرباني را نثار فرزندش مي كند.
تعهد اجتماعي و قانوني

ازدواج از حمايت قانون و اجتماع برخوردار است و زوجين از احترام خاصي در جامعه برخوردارند.
در ضمن از نظر قانوني نيز از آنها حمايت مي شود و وظايف و حقوق هر كدام مشخص شده است.
به علاوه در صورتي كه به هر دليلي زوجين قصد جدايي از يكديگر را داشته باشند از حقوق مشخصي برخوردار خواهند شد.

دلايل شما براي ازدواج چيست؟

دلايل شما براي ازدواج چيست؟
ازدواج گام هيجان انگيزي در زندگي بشر محسوب مي شود. در واقع اين مرحله از زندگي شادي و مسئوليت را توأمان به همراه دارد.
آيا شما براي ازدواج كردن آمادگي داريد؟ براي روشن شدن اين مساله بهتر است به سؤالات زير پاسخ دهيد.
1-دلايل شما براي ازدواج

گروهي از مردم براي رسيدن به امنيت مالي، فرار از تنهايي و يا تشكيل خانواده ازدواج مي كنند. گروهي نيز صرفاً به خاطر عشق زندگي مشترك تشكيل مي دهند ولي يادتان باشد امنيت مالي و عاطفي دليل خوبي براي ازدواج نيست و عشق نيز به تنهايي موفقيت ازدواج را تضمين نمي كند.
2-آيا نامزد شما قابل اعتماد است؟

ازدواج موفق مستلزم قابل اعتماد بودن هر دو طرف مي باشد. زوجين بايد بتوانند در مسائل مالي به هم اعتماد كنند و در انجام كارهاي خانه و تربيت كودكان با يكديگر همكاري نمايند. اگر يكي از طرفين اعتماد همسرش را از دست بدهد زندگي مشترك آنها دچار مشكل مي شود.
3-از اشتباهات گذشته درس گرفته ايد؟

ارتباطات و اشتباهات گذشته و حتي غصه هاي دوران كودكي و مشكلات خانوادگي گاهي تا بزرگسالي نيز انسان را رها نمي كند. اگر براي اين مسائل فكري نشود ازدواج لطمات زيادي مي بيند.
4-در مورد مراسم عروسي برنامه ريزي كرده ايد؟

زوجين به خصوص زنان غالباً آن قدر مشغول برنامه ريزي مراسم عروسي هستند كه اين نكته را از ياد مي برند كه ازدواج تازه پس از اين مراسم آغاز مي شود و تا سالها ادامه دارد. زوجين مي توانند با كمك هم در مورد مراسم عروسي تصميم گيري كنند ولي نبايد مسائل مهم تر را از ياد ببرند.
5-آيا براي تشكيل خانواده، خود را تحت فشار احساس مي كنيد؟

امكان دارد پدر و مادرتان شما را براي ازدواج كردن تحت فشار قرار دهند، در ضمن ممكن است باتوجه به ازدواج دوستان و خواهران و برداران خود به اين نتيجه برسيد كه شما هم بايد همين كار را انجام دهيد. فراموش نكنيد فشارهاي اجتماعي دليل خوبي براي ازدواج كردن نيست.
6-چه اهداف مشتركي را دنبال مي كنيد؟

لزومي ندارد زوجين در تمام مسائل، علائق مشتركي داشته باشند ولي اگر در زندگي اهداف مشتركي را دنبال كنند و داراي ايده هاي يكساني باشند ازدواج آنها دوام بيشتري خواهد داشت.
7-واكنش شما و نامزدتان در مقابل مشاجرات

مشاجره منصفانه يكي از ويژگي هاي زوج هاي موفق است. شما بايد بتوانيد بدون برچسب زدن، ريشخند كردن و متهم نمودن با همسرتان به بحث كردن بپردازيد.
8-آيا نامزدتان را دوست داريد؟

يادتان باشد اين «دوست داشتن» است- نه عشق- كه در لحظات دشوار به كمك زوجين مي آيد و آنها را در كنار يكديگر نگه مي دارد.
در واقع «عشق» و «دوست داشتن» اجزاي ضروري يك ازدواج موفق هستند.
کیهان

ازدواج انتخاب است یا قسمت؟!

ازدواج انتخاب است یا قسمت؟!
از مباحث مهمی که معمولاً در امر ازدواج از آن خیلی سخن به میان می‌آورند، بحث قسمت است. مثلاً بزرگترها معمولاً به جوانان می‌گویند: در ازدواج سخت گیری نکنید، اگر قسمت باشد می شود، قسمت نباشد نمی شود.
ازدواج انتخاب است یا قسمت؟!

قسمت به معنای عدم نقش و اراده انسان در رخدادهای زندگی از جمله ازدواج، درست نیست، زیرا انسان آزاد و دارای اختیار آفریده شده ‌است، البته این آزادی مطلق نیست، بلکه مستند به اراده و مشیت خداوند است.
برای تحقق یک رخداد مثل ازدواج، عوامل گوناگونی از جمله اراده انسان دخالت دارد که البته در طول اراده خداوند است. مثلاً برای اینکه لامپ منزل شما روشن شود، باید نیروگاه برقی باشد که نیروی برق را تولید کند، از نیروگاه تا منزل شما سیم‌کشی شود، درسیمها نیروی الکتریسیته جریان داشته باشد و شما نیز کلید برق را فشاردهید. اگر هر یک از این عوامل وجود نداشته باشد، لامپ روشن نمی شود.
در رابطه با مسئله ازدواج هم همین طور است، یعنی افراد باید برای ازدواج ابتدا اراده و اقدام کنند. بعد فرایند خواستگاری را بگذرانند.
اما در نهایت اگر توکل بر خدا کنند، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمی‌دانند، اراده خود را بر اراده آنها حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد.
علاوه بر حكم عقل و منطق، روایاتی كه در آن معیارهای انتخاب همسر ذكر شده دلیل محكمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است
آن چه در بین مردم معروف است كه در ازدواج قسمت و تقدیر دخالت دارد و قبلاً همه چیز معلوم و مشخص شده است، یا مثلاً می گویند: فلان دختر «قسمت» فلان پسر است و آن پسر قسمت این دختر نیست و یا اگر قسمت باشد خودش درست می شود و دیگر لازم نیست ما كاری بكنیم و اگر قسمت نباشد، ما هر كاری هم بكنیم فایده‌ای ندارد، و سخنانی از این قبیل، صحیح نیست و هیچ ریشه دینی و عقلی ندارد. همان طور كه به روشنی، اختیار و انتخاب را در خرید و فروش، انتخاب شغل و تعیین رشته تحصیلی می‌بینیم در ازدواج نیز كه موضوع مهم و سرنوشت سازی است، مشاهده می‌كنیم.
ازدواج انتخاب است یا قسمت؟!

علاوه بر حكم عقل و منطق، روایاتی كه در آن معیارهای انتخاب همسر ذكر شده دلیل محكمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است. پیشوایان دین به ما توصیه كرده اند كه در انتخاب همسر نهایت دقت را مبذول کرده و چشم بسته ازدواج نكنیم، چرا كه ازدواج یك موضوع حیاتی است و برای هر كس به طور طبیعی در طول زندگی ‌اش فقط یك بار اتفاق می افتد.
بر این اساس، افراد نباید دست روی دست گذاشته و به امید بخت و شانس و قسمت بنشینند، بلكه چه پسر و چه دختر باید خود را برای این تصمیم سرنوشت ساز آماده نموده و با كمال دقت و خردورزی و با كمك تجارب خانواده و راهنمایی های مشاوران دلسوز و كاردان، فرد مورد نظر را انتخاب كنند. چرا كه منشأ و سرچشمه بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی ‌های انسان غفلت و بی ‌تفاوتی است.
اگر شما در ازدواجتان اقدام کردید و به سرانجام نرسید و خود در عدم تحقق آن دخالت نداشتید، مطمئن باشید به مصلحت شما نبوده و دیگر جای رنجش و ناراحتی نیست و این را می‌توان قسمت الهی دانست. پس قسمت به این معنا درست و به معنای عدم اراده انسان نادرست است
غفلت در تمام امور خسارت‌بار است و در مسأله انتخاب همسر، خسارت‌بارتر. ممكن است یك لحظه غفلت و یا انتخاب غیرصحیح، یك عمر پشیمانی و حسرت را به دنبال داشته باشد.همان طور که افراد زیادی را مشاهده می کنیم كه علت ناكامی‌های خود از زندگی زناشویی را یك لحظه غفلت در انتخاب همسر می دانند.
امام علی‌(علیه السلام) فرمودند: خدای منزه را به تغییر اراده ‌های آهنین شناختم. (نهج‌البلاغه،کلمات قصار،250)
اگر شما در ازدواجتان اقدام کردید و به سرانجام نرسید و خود در عدم تحقق آن دخالت نداشتید، مطمئن باشید به مصلحت شما نبوده و دیگر جای رنجش و ناراحتی نیست و این را می‌توان قسمت الهی دانست. پس قسمت به این معنا درست و به معنای عدم اراده انسان نادرست است.
منبع: گلبرگ زندگی

نقش والدین در ازدواج جوانان

نقش والدین در ازدواج جوانان
یکی از حقوق فرزندان بر عهده والدین، ساماندهی امر ازدواج آن ها می باشد. از آن جا که ازدواج از رویدادهای مهم و سرنوشت ساز زندگی است، والدین در امر ازدواج و انتخاب همسر فرزندانشان نقش خطیری بر عهده دارند. پدر و مادری که در تمام دوران کودکی و نوجوانی فرزندشان دلسوزانه در رشد و بالندگی او تلاش کرده و از جان و دل بزرگش کرده اند، اکنون هم که یک جوان برومند شده و به سن ازدواج رسیده، باز هم از هیچ تلاشی برای فراهم شدن اسباب خوشبختی او فرو گذار نمی کنند.
توصیه به شما والدین عزیز

1ـ بدانید هر چه زودتر تلاش کنید تا پس از بلوغ (جسمی، عاطفی، اجتماعی و...) فرزندانتان از نعمت داشتن همسر بهره مند شوند این کار به نفع آن ها است؛ چرا که آن ها را از خیلی از خطرات و مفاسد محفوظ داشته و سلامتی جسمی و روحی آن ها را تأمین می نمایید.
2ـ بدانید هر اندازه در فراهم شدن زمینه های ازدواج دختر و پسرتان گام های مثبت بردارید، به همان اندازه سعادت و خوشبختی آن ها را فراهم کرده اید.
3ـ بدانید که شما در قبال فرزندانتان مسئولید؛ هر لطمه ای به آن ها بخورد زیانش مستقیماً متوجه خود شما می شود و هر سعادتی هم نصیب آنان شود، بهره و خوشبختی اش نصیب پدر و مادر ها نیز خواهد شد. پس چه بهتر که به خاطر خشنودی خدا و برای سعادت فرزندانتان ـ که سعادت خود شما هم هست ـ آنان را در این امر مهم یاری کنید.
4ـ والدین عزیز؛ به دختر و پسرتان هم در انتخاب همسر شایسته کمک کنید و هم در تأمین اقتصادی تشکیل زندگی مشترکشان یاری رسانید.
5 ـ اگر دختر و پسرتان هنوز در حال تحصیل است ولی به ازدواج کردن نیاز دارند، چه اشکالی دارد که دست در دست همدیگر داده و یک زندگی ساده و آبرومندی برای آنان فراهم کنید و آن ها را یاری کنید تا تحصیلاتشان را ادامه دهند.
کمک والدین عروس و داماد با هم می توانند بسیاری از مشکلات مثل مسکن، اقتصاد و ... را برطرف سازد.
6ـ تا کار از کار نگذشته، زودتر به فکر ازدواج فرزندتان باشید. خود را از قبل برای ازدواج آبرومندانه او آماده کنید؛ به خصوص اگر فرزندتان دختر باشد که باید زرنگی به خرج دهید و مثل آن هایی نباشید که دخترشان را کنج خانه پشت پرده می نهند و دست روی دست می گذارند تا شاید یک خواستگاری پیدا شود. کمک از واسطه راز دار، آموزش مهارت های هنری زنانه، فراگیری مهارت های ارتباطی و حضور فعال در جمع زنان، با سر و وضع مناسب زمنیه ساز خوبی اند.
7ـ این روزها مد شده که هرگاه صحبت از خواستگاری و ازدواج پیش می آید، پدران و مادران (مخصوصاً والدین دختر) می گویند: «فرزندمان می خواهد درس بخواند؛ هنوز وقت ازدواجش نرسیده»! پدر و مادر عزیز! این حرف شما خلاف عقل و شرع است و حتی خلاف میل و خواسته درونی فرزندانتان می باشد. مگر شما دوران نوجوانی خودتان را فراموش کرده اید؟! شما که اندازه و همسن اینان بودید، همسر نمی خواستید؟! پس چرا اکنون با ازدواج این جوانان مخالفت می کنید؟ متوجه باشیدکه معمولاً فرزندانتان، مخصوصاً دختران، خجالت می کشند که صریحاًَ بگویند: «همسر می خواهیم». باعث می شود فرصت های گزینش بهترین از دست برود و سال های بعدی به هر کسی برای ازدواج جواب مثبت دهید.
8ـ پدر و مادر عزیز سنگ اندازی و اشکال تراشی چرا؟! از روی خودخواهی و هوای نفس یا آرزوی جهل و نادانی تیشه بر ریشه سعادت فرزندانتان نزنید و با کج سلیقگی و بهانه های خلاف عقل و شرع و اعمال نظرهای غلط و دخالت های بی جا، باعث بدبختی و تباهی آن ها نشوید. آنان را مجبور نکنید با کسی که خود انتخاب می کنید و آن ها راضی نیستند، ازدواج کنند.
9ـ به خاطر خوشبختی فرزندتان در انتخاب همسر شایسته، نهایت دقت خود را به کار گیرید و ببینید که فرد مورد نظر دارای ملاک ها، معیارها و شرایط مناسب برای ازدواج را دارا می باشد. با عقل و درایت و تجربیات خود، خوب تحقیق کنید و نتایج و نظرات خود را در اختیار فرزندتان قرار دهید. ایشان را کمک کنید تا با مشاور ازدواج در این باره گفتگو کند.
10ـ به فرزندتان در انتخاب همسر مناسب مشاوره دهید اما تصمیم گیری نهایی را بر عهده خود او بگذارید و توجه داشته باشید که این پسر و دختر هستند که می خواهند عمری در کنار هم زندگی کنند، نه شما؛ آن ها هستند که باید همدیگر را بپسندند؛ این رسم انصاف و عدالت نیست که پدر و مادر بدون نظرخواهی از آن ها، درباره ازدواجشان تصمیم بگیرند و آن ها را در برابر عمل انجام شده قرار دهند.
سخنی با شما دختر و پسر گرامی

1ـ بدانید که پدر و مادرتان از همه بیشتر به شما دل می سوزانند و همیشه خیر و صلاح شما را می خواهند البته گاهی هم ممکن است نادانسته سبب رنجش شما شوند؛ پس احترام و اطاعت آن ها واجب است. نباید آن ها را با کارهای خود برنجانید و ناراحتی کنید.
2ـ بدانید که پدر و مادرتان تجربه های فراوانی دارند. ممکن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهمیده در «خشت» می بینند، شما در «آینه» هم نبینید. پس به نصایح آن ها توجه کنید و از تجربه هایشان استفاده کنید.
3ـ انصاف نیست که حساب خود را با والدینتان جدا کنید و با خود بگوییدکه «من با آن دختر و پسر می خواهم زندگی کنم، نه پدر و مادرم». بدانید که ازدواج پیوند خانواده هاست؛ همسر آینده شما عروس و داماد این خانواده و عضوی از آن است و هیچ وقت نمی توانید بی خیال خانواده هایتان باشید.
4ـ در تمام مراحل انتخاب، تحقیق، عروسی و... از نظرات سازنده والدینتان کمال بهره را ببرید و آن ها را در این کارها مقدم بدارید و به تنهایی تصمیم نگیرید. موقعیت خانوادگی خود را همیشه در نظر بگیرید و انتظارات خود را طبق شرائط آن ها تعدیل کنید.
5ـ اگر خدای نکرده یقین دارید که پدر و مادرتان از روی جهل و ندانم کاری، اشکال تراشی و بهانه جویی کرده و مانع ازدواجتان می شوند، با کمال احترام و مودبانه با آن ها گفتگو کنید و آن ها را قانع سازید و یا از شخص بزرگی دلسوز، برای واسطه گری استفاده کنید و مواظب باشید که مشکلات افزون نگردد.
منابع كمكی:

1ـ ابراهیم امینی، انتخاب همسر، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ج 5، 1384.
2ـ علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1375.
مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

یادداشتی برای تازه عروسها

یادداشتی برای تازه عروسها
اگر تازه ازدواج کرده اید ،ایام آغازین زندگی را غنیمت بشمارید .چه بسیاری از زن وشوهر ها دوست دارند جای شما باشند تا یکبار دیگر از صفر شروع کنند بلکه اشتباهاتی که در زندگی کرده اند را مرتکب نشوند .آرزو داشتند ای کاش زندگی را طور دیگری آغاز کرده بودند .شما اکنون چنین فرصتی را دارید .کاری کنید که بعد ها آرزوی شروعی دوباره نداشته باشید.
روزهای ابتدایی ازدواج باید بهترین خاطرات زن و شوهر ها را رقم بزند.باید سرشار از عشق و ابراز محبت باشد.اینها شعار نیستند حقایق مهمی هستند که بعدها بیشتر به اهمیت آن پی خواهید برد.حتی یک مشاجره ی کوچک هم در ابتدای زندگی ممکن است تا آخر عمر یادآوری ،مرور و مورد قضاوت واقع شود.زیرا زن و شوهر ها در این ایام با هوشیاری و دقت بیشتری رفتار هم را زیر نظر می گیرند.بعد ها بیشتر درگیر مسائل کاری و بالا و پایین های زندگی می شوند و نسبت به رفتارهای همدیگر چندان حساسیتی نشان نمی دهند.بنابراین اگر به هر دلیلی احساسات ناخوشایندی نسبت به همسرتان دارید از ابراز آن بپرهیزید.شاید اضطراب ،هیجانات مربوط به تغییر شرایط زندگی ،یا دلتنگی برای خانواده خودتان موجب سردرگمی و خلط احساسات شما شده است.صبور باشید و از خداوند مهربان بخواهید احساسات لطیفی را در قلبتان جایگزین کند.اگر اهل سازش باشید ،خیلی زود به این احساسات خوب خواهید رسید.پس کمی تحمل داشته باشید و تا آن موقع، ظاهر مهربان و شادتان را حفظ کنید.
همچنین به خاطر محبوبیتی که نزد همسرتان دارید مغرور نشوید و نسبت به وظایفی که دارید،سستی نکنید.هر چند همسرتان ابراز رضایت کند،بازهم شما روی این رضایت حساب باز نکنید و از وظایفتان غافل نشوید .نگذارید این رضایت شیرین، تبدیل به خستگی و کلافگی شود.خانه ای به هم ریخته ضرب در ایام هفته هر کسی را کلافه می کند.وقتی همسرتان در خانه است با او و در کنار او باشید .مدتی طولانی حرف زدن با تلفن اعصاب هر خوش اخلاقی را هم خورد می کند. با چاقی دائما در مبارزه باشید حتی اگر از چاقی اندام شما تعریف کند یا بگوید همین طوری هم دوستت دارم.
شبی که همسرتان تا دیر وقت سرکار است و یا به هر دلیلی خسته و عصبی است بهتر است میهمان نداشته باشید اینها هنرهای شوهر داری اند که آراسته بودن به آن موجب محبوبیت ،دلبستگی و پایبندی مرد به خانواده می شود.کاری نداشته باشید که شوهر دوست یا دختر خاله ی شما چگونه رفتار می کند.هر انسانی خلقیات ،عادات ،شرایط منحصر به فرد خودش را دارد .حرفها و تعریفهای دوست شما از شوهرش تنها نشان دهنده ی نکته بینی و خوش بیانی دوست شماست و هیچ چیز دیگری را ثابت نمی کند.شما هم می توانید در رفتار و اخلاق همسرتان نکته های مثبت زیادی پیدا کنید و با کمی چاشنی های اضافی برای دیگران تعریف کنید.اگر شما چنین هنری ندارید تاوانش را باید همسرتان بدهد؟
عزت و احترام همسرتان عین عزت خودتان است .هر چه از عزت او کاسته شود ،از احترام شما هم کم می شود
اگر عادت کرده اید با خروج همسرتان،خانه را به قصد خانه ی پدری ترک کنید و با او به خانه برگردید،خیلی زود به یک خاله زنک حرفه ای تبدیل خواهید شد. اینهمه وقت با مادر و خواهرتان درباره ی چه چیزهایی می خواهید صحبت کنید؟ممکن است این دور هم بودنهای طولانی و بی هدف کار را به فاش کردن اسراری بکشاند که خواه ناخواه پای دخالت های ناشایسته را باز کند.یادتان باشد که اطرافیان شما عشق و محبتی را که بین شماست، درک نمی کنند و فقط روی ظواهر امر قضاوت می کنند.خیلی از مسائل بین شما و همسرتان جز برای خودتان قابل درک نیستند.
هیچ پیشنهاد اختلاف انگیزی به صلاح زندگیتان نیست .به تاثیر مثبت آنها در آینده دلخوش نباشید .اگر از هم اکنون با هم خوش باشید و به خاطر هم فداکاری کنید آینده مثل الان خواهد بود. پس با اشتباهات خودتان بی جهت همسرتان را نسبت به روابط با اقوامتان نگران و حساس نکنید.
شاید هم کم کم او را به این نتیجه برسانید که بهتر است رابطه ی شما با خانواده تان کمی محدود و قاعده مند شود.کافی است کمی هوشیار ،وظیفه شناس و عاقل باشید.هوشیار کسی است که موقعیت را خوب می سنجد و عاقل از محبت دیگران سوء استفاده نمی کند.
همیشه طرفدار و حامی همسرتان باشید و او را در حضور دیگران احترام کنید .این طوری ضمن آنکه همسرتان را در نظر دیگران بزرگ می کنید،سوژه ای هم برای کنجکاوی و دخالت دیگران دستشان نمی دهید.
بسیاری از اوقات اگر به یک مشاور احتیاج دارید بهتر است از یک مشاور غریبه استفاده کنید تا اطرافیانتان متوجه مشکلات خصوصی شما نشوند.مطرح کردن مشکلات در حضور اطرافیان از عزت شما و همسرتان کم می کند.بعدها که مشکل حل شد تاثیر این مسئله را بهتر خواهید فهمید.
عزت و احترام همسرتان عین عزت خودتان است .هر چه از عزت او کاسته شود ،از احترام شما هم کم می شود.
از طرفی در این روزهای اول زندگی که مسئولیت کمتری دارید و هنوز مشغول وظایف مادری نشده اید ،بهترین و نابترین اوقات فراغت را دارید که شاید هیچ مقطع دیگری از زندگی چنین نعمتی نصیبتان نشود.قدر این اوقات را بدانید و از آن نهایت استفاده را ببرید.به جای آنکه تمام وقتتان را پای صحبتهای بیهوده هدر دهید،هنری بیاموزید و یا به کاری مشغول شوید که بعد ها در درازای یک عمر شما را یاری کند و باعث دلگرمی باشد.
تبیان